13 توصیه برای انتخاب کت و شلوار مناسب
کارشناسان کلید طلایی باز شدن درهای یک ارتباط تجاری موفق را نخستین دیدار میدانند. تاکنون بررسیهای بیشماری انجام شده که نشان داده است در اولین دیدار اگر نظر فرد مقابل به شما جلب شود میتوان به گسترده شدن روابط امید داشت. در همین دیدار است که مخاطب بدون داشتن سابقه ذهنی از خصوصیات اخلاقی و اجتماعی و میزان قدرت کاری، بر پایه آنچه در ظاهر شما میبیند، در خصوص آنچه نمیبیند (مثل توان ارتباطی و اقتصادی شما) تصمیم میگیرد. آقایان با دانستن نکاتی در خصوص نحوه پوشش خود میتوانند در این زمینه موفقتر باشند.
همانطور که میدانید کت و شلوار، لباسی کلاسیک و بهترین پوشش برای ورود به محیطهای جدی، رسمی و دریافت اعتبار خاص اجتماعی است. پوششی که انتخاب درست آن در تناسب با اندام، فصل و موقعیتی که قرار است در آن وارد شوید، اهمیت زیادی دارد. برای انتخاب یک کت و شلوار مناسب ابتدا باید به شکل اندام خود توجه کنید. قاعدتا داشتن قد بلند و شانههای پهن برای مردان دو ویژگی مهم خوشاندامی به شمار میرود اما عموما همه مردان چنین خصوصیاتی را ندارند. پس برای اینکه با پوششی مناسب به ظاهر، قد بلندتر و شانهپهنتر به نظر بیایید باید نکاتی را در انتخاب رنگ و مدل کت و شلوار در نظر بگیرید:
1 هرگز پیراهن تنگ و چسبان نپوشید و از پیراهنهایی استفاده کنید که برای اندام شما اندکی آزاد و گشاد باشد تا موجب بزرگتر جلوه دادن قفسه سینه شما شود اما این آزادی نباید به حدی باشد که لباس را از فرم خارج کند و شما در آن شناور شوید.
2 در هنگام انتخاب کت، مدلی را برگزینید که طول آن تا زیر ران شما امتداد داشته باشد، نه بیشتر و نه کمتر!
3 شلوار راسته ساده بهترین انتخاب برای بلندتر و درشتتر نشان دادن افراد لاغر و کوتاه قد است. شلوارهای تنگ یا شلوارهایی که از بالا گشاد و در پایین تنگ میشوند، فرد را لاغر و کوتاه جلوه میدهند.
4 انتخاب پارچههایی با طرحهای عمودی به بلندتر نشان دادن اندام شما کمک میکند. پاچه پاکتی قد را کوتاهتر نشان میدهد و پاچههای راسته قد را کشیدهتر میکنند.
5 اگر مایلاید در قسمت بالاتنه درشتتر به نظر بیایید، از کتهای دارای لایه و همچنین اپلهای کوچک استفاده کنید. لایه کت کمی به حجم اندام شما میافزاید. از اپلهای بزرگتر در کت بپرهیزید زیرا حجمی درشت و ناهماهنگ ایجاد خواهند کرد و شانههایتان تناسبی با سایر اندامهایتان نخواهد داشت.
6 انتخاب پارچههای ضخیم روشی است که حجم اندام باریک و لاغر را پر میکند. به خصوص در فصلهای سرد با پوشیدن چند لایه لباس مثل جلیقه، کت و پیراهن، ژاکت پشمی و پلور، درشتتر و چاقتر ظاهر شوید.
7 اگر لاغر هستید و سینه لاغری دارید، از پوشیدن پیراهنهای یقه باز خودداری کنید.
8 آستینهای کت باید مچ دست شما را بپوشاند و تقریبا یک سانتیمتر از آستین پیراهنتان از زیر کت خارج شود.
9 انتخاب لباس تک رنگ یعنی پیراهن و شلوار همرنگ از دو بخش شدن اندام شما جلوگیری میکند و شما را قدبلندتر نشان میدهد البته رنگ تیره هم به بلندی قد کمک میکند و وجود نیز همین تاثیر را دارد.
10 برای آنکه کشیدهتر به نظر بیایید، کمربند را همرنگ شلوار انتخاب کنید تا بدن شما را به دو بخش نکند.
11 پوشیدن کفشهای کمی پاشنهدار یا قرار دادن کفی درون کفش به بلندتر شدن قد شما کمک میکند.
12 همیشه قد بلندی مایه زیبایی نیست. بیش از حد بلند بودن هم از جذابیت ظاهری میکاهد. پس اگر قد بلندی دارید، با انتخاب کت بلند به کشیدگی اندام خود نیفزایید.
13 انتخاب شلوار پاکتی، کت دو دگمه و رنگهای روشن موجب افزایش پهنای اندام و کاهش کشیدگی میشود. آقایان قد بلند توجه داشته باشند به جای کفشهای نوک تیز، کفشهای پنجهگرد به پا کنند تا متناسبتر به نظر برسند.
منبع: http://salamatiran.com
برای پدر شدن آماده باش (قسمت سوم)
این قسمت حمام و ماساژ نوزادان
حمام کردن کودک
حمام کردن، یکی از جنبه های مهم زندگی کودکان است که پدران می توانند به خوبی در آن به ایفای نقش بپردازند. با پذیرش مسوولیت حمام کردن شیرخوارتان، نه تنها وقت بیشتری جهت استراحت در اختیار همسرتان قرار می دهید، بلکه فرصتی نیز برای سپری کردن اوقاتی بیشتر با شیرخوارتان به دست می آورید.
وسایل مورد نیاز برای استحمام کودک
لگن یا وان مخصوص حمام کردن کودک، شامپو و لوسیون مخصوص کودک، حوله ای ضخیم گرم، پوشک تمیز، لباس تمیز
روش استحمام کودک
انواع مختلفی از وان های حمام شیرخواران در بازار وجود دارد. برخی از آنها دارای پایه های مستقل هستند و بر روی زمین قرار می گیرند و برخی دیگر بر روی وان های بزرگ تر سوار می شوند . یکی از ساده ترین روش های حمام کردن کودک آن است که آستین هایتان را بالا بزنید، روی وان خم شوید و شیرخوارتان را درون آب نگه دارید . اگر نگران لیز خوردن کودک در هنگام حمام کردن او هستید، می توانید تکه ای اسفنج را برای اطمینان خاطر بیشتر در داخل وان و زیر بدن کودک قرار دهید. روش دیگر حمام کردن کودک آن است که خودتان نیز همراه او به حمام بروید و او را در حالی که صورتش رو به بالا، سرش بر روی زانویتان و پاهایش به سمت شکم تان است در آغوش بگیرید و بشوئید.
مراحل اصلی استحکام شیرخوار
- هر ساعتی از روز می توان کودک را حمام نمود، اما حمام کردن کودک قبل از زمان خواب، به آرامش و خواب راحت او کمک می کند.
- تمام وسایل مورد نیاز استحمام کودک را از قبل آماده کنید و در حمام قرار دهید.
- داخل وان کودک آب بریزید. عمق آب داخل وان بهتر است حدود 13 سانتیمتر باشد. دمای آب داخل وان را با آرنج خود (که از کف دست نسبت به گرما حساس تر است) آزمایش کنید تا مطمئن شوید که حرارت آب مناسب است. دمای مطلوب آب برای شست و شوی کودک، حدود 29 درجه ی سانتیگراد می باشد، به منظور جلوگیری از ناراحتی کودک بر اثر تغییر ناگهانی حرارت آب، باید ابتدا مقدار آب لازم را درون وان بریزید و سپس کودک را داخل آن قرار دهید.
- لباس های کودک را داخل حمام و درست قبل از شست و شوی او از تنش خارج نمایید. اگر خودتان نیز همراه کودک به حمام می روید، ابتدا لباس های خود را درآورید.
- برای وارد نمودن کودک به داخل آب وان، یک دست تان را پشت سر و گردن او قرار دهید و با دست دیگر پشت کمر و پاهای کودک را بگیرید و آنگاه او را به آرامی وارد آب کنید. برای ایجاد اطمینان خاطر در کودک هنگام قرار دادن او داخل آب، با صدای آهسته و ملایم با وی صحبت کنید. بیشتر شیرخواران پس از آشنایی با فضای حمام و عادت به آب ، از آن خوششان خواهد آمد و شادی و خشنودی خود را طی آب بازی با شما تقسیم خواهند نمود.
- زمانی که کودک با شادی و به راحتی داخل آب قرار گرفت، اجازه دهید. نشیمنگاه و پاهای او روی کف وان قرار گیرد و ضمن آنکه با یک دست کودک را مورد حمایت قرار می دهید، با دست آزاد دیگر، بدن او را بشوئید. آماده ی وول خوردن کودک در داخل آب باشید. اما سعی کنید دستپاچه و مضطرب نشوید، چرا که حس نگرانی و ترس شما می تواند به کودک منتقل گردد.
- پس از پایان شست و شو، فورا کودک را در داخل یک حوله ی گرم و نرم بپیچید و در حالی که وی را در آغوش دارید، کاملا او را خشک کنید. سپس پوشک او را ببندید و لباس هایش را بپوشانید.
- هنگامی که کودک داخل وان حمام است، هرگز او را به حال خود رها نکنید و لحظه ای هم از او غافل نشوید.
ماساژ دادن کودک
تماس بدنی، مهم ترین راه جهت برقراری ارتباط با شیرخواران است. ماساژ دادن از جمله ی مراقبت هایی است که پدران و مادران به یک اندازه می توانند نسبت به کودک به عمل آورند. این کار می تواند سبب نزدیکی جسمی و عاطفی شما به کودک، قبل از زبان باز کردن، آیا امکان درک گفته های شما توسط کودک شود. نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهند که تماس محبت آمیز، امری فراتر از آرام کردن کودک است. این کار حتی به رشد و نمو جسمی و عاطفی کودک نیز کمک می کند.
روش ماساژ دادن کودک
همیشه کودک را در یک اتاق گرم ماساژ دهید. پیش از شروع ماساژ، از گرم بودن دست هایتان نیز اطمینان حاصل کنید. ضمنا، زمانی را برای ماساژ دادن کودک انتخاب کنید که زیاد خواب آلود نباشد.
- لباس کودک را درآورید و او را در یک حوله ی نرم بخوابانید.
- ماساژ دادن کودک را از سر او شروع کنید. فرق سر، پیشانی و گونه های کودک را با حرکات چرخشی و ملایم دست تان، به آرامی ماساژ دهید .
- پس از آن، گردن، شانه ها و بازوهای کودک را ماساژ دهید. سپس با فشار آرام دست به سمت پائین، سینه و شکم کودک را ماساژ دهید.
- برای ماساژ پاهای کودک، دست تان را از روی ران های او به سمت زانوهایش حرکت دهید. اطراف پاشنه و قوزک پای کودک را نیز به آرامی ماساژ دهید.
- دست آخر نیز کف پای کودک را از سمت پاشنه به سمت انگشتان ماساژ دهید. سپس انگشتان پای او را نیز ماساژ دهید.
- پس از پایان ماساژ قسمت جلویی بدن کودک، اگر هنوز آرام و خشنود بود، او را پشت و رو کنید و پشتش را نیز ماساژ دهید.
- هنگام ماساژ کودک، به چشمان او خیره شوید.
منبع: ماهنامه تخصصی در زمینه پزشکی و پیراپزشکی ، دنیای سلامت شماره 32
برای پدر شدن آماده باش (قسمت دوم)
هفته های اول پس از تولد نوزاد
شرایط خانه شما در هفته های اول پس از تولد نوزاد بسیار غیر عادی است . شب و روز در هم آمیخته می شوند. ساعت روی دیوار دیگر مفهوم و کاربردی ندارد. ارتباطمان با جهان خارج از خانه تقریبا قطع می شود . زندگی شما در خانه، الگوی جدید پیدا می کند و شرایط آن کاملا توسط نوزاد جدید رقم می خورد. این نوزاد کوچک، محور تمام فعالیت ها خواهد بود.
روزهای اول
بهترین شیوه ی انطباق با شرایط جدید، همسو شدن با آن است . بهتر است خود را رها کنید و کاملا وارد دنیای نوزاد جدید شوید. هر گونه تلاشی برای نظم بخشیدن به این روزها ، محکوم به شکست است. تا می توانید از کار خود فاصله بگیرید و در خانه حضور داشته باشید تا ضمن کمک به همسرتان، از وجود نوزادتان لذت ببرید. به غیر از کمک کردن در کارهای معمول نظیر تغذیه و تعویض پوشک، نوزادتان را در آغوش بگیرید و سعی کنید که او را بشناسید. به همراه همسرتان، از هر لحظه حضور در کنار نوزاد لذت ببرید. به نیازهای همسرتان توجه نمایید.
فراموش نکنید که او به تازگی زایمان نموده است . در این مرحله از زندگی نوزادتان، اغلب تقسیم کار مشخصی بین شما به عنوان پدر و همسرتان به عنوان مادر وجود دارد. در این مرحله، پدران اغلب می توانند مادر دوم نوزادشان باشند . با وجود تمام تلاش هایی که به خرج می دهید تا در مراقبت از نوزاد مشارکت کنید، ممکن است دریابید که صرفا نقشی حاشیه ای دارید، چرا که بیشتر وقت نوزاد صرف شیر خوردن از سینه مادرش می شود و در این خصوص کاری از شما بر نمی آید، اما مطمئن باشید که نوبت شما نیز فرا خواهد رسید. تلاش کنید هر چه که از دستتان بر می آید انجام دهید. به خاطر داشته باشید که حتی کوچک ترین امور نیز ارزشی فراوان دارند. سعی کنید با نوزادتان پیوند برقرار سازید و ضمنا با کلام و رفتار به تشویق همسرتان بپردازید تا به زندگی جدیدش خو بگیرد .
بازگشت به واقعیت
بسیاری از مردان پس از تولد نوزادشان احساس سرخوشی می کنند و حتی چندین روز کم خوابی نیز آنها را خسته و عصبی نمی کند ، اما باید خودتان را کنترل کنید . نوزادان یک اسباب بازی جدید نیستند . آنها زنده اند و ضمنا در روزهای اول بسیار آسیب پذیر می باشند.
حمایت از تغذیه نوزاد با شیر مادر
مطالعات فراوانی نشان داده اند که کودکان تغذیه شده با شیر مادر، بسیار سالم تر از نوزادانی هستند که با شیر خشک تغذیه می شوند. امروزه، تغذیه انحصاری نوزاد با شیر مادر تا پایان 6 ماهگی، به عنوان یک حقیقت مسلم پذیرفته شده است . اگر چه اتخاذ تصمیم نهایی در خصوص نحوه تغذیه نوزاد بر عهده همسرتان است، اما شما نیز با تشویق وی می توانید نقش مثبتی در تغذیه نوزاد با شیر مادر ایفا کنید. نتایج حقیقت علمی مؤید این نکته است که درک مادران از نگرش پدران نسبت به تغذیه نوزاد با شیر مادر، یکی از تأثیر گذارترین عوامل در تصمیم گیری آنان برای اجرای این شکل از تغذیه نوزاد می باشد. هنگامی که همسرتان تغذیه نوزاد با شیر خود را آغاز نمود، حمایت عملی شما از او سبب موفقیت وی در تداوم شیردهی خواهد شد .
بسیاری از گرفتاری های معمول زندگی می توانند باعث عدم موفقیت مادران در شیردهی شوند . بنابراین شما باید تا جایی که امکان دارد، این گونه مادران در شیردهی شوند . بنابراین شما باید تا جایی که امکان دارد ، این گونه امور را رها نمایید. همکاری و مشارکت شما در امور خانه داری ، کمک فراوانی به این امر خواهد نمود. انجام اموری همچون تهیه غذا ( خصوصا به این دلیل که همسرتان برای کسب مجدد سلامت خود و نیز تولید شیر کافی به آن نیاز دارد)، شست و شوی لباس ها و دیگر امور خانه داری، همگی بخشی از نقش حمایتی جدید پدران هستند. با آنکه این امور مستقیما مربوط به نوزاد شما نمی شود، اما مطمئن باشید که چنین کارهایی باعث رفاه هر چه بیشتر وی خواهد شد. زمانی که همسرتان مشغول شیردهی است، ترتیبی دهید که کتاب های مورد علاقه و دیگر لوازم مورد نیاز وی در دسترس قرار داشته باشند. از آنجایی که شیر خوردن نوزاد ممکن است مدت مدیدی به طول انجامد، اتخاذ چنین تدابیری باعث جلوگیری از سر رفتن حوصله وی و نهایتا اجرای یک شیردهی موفق خواهد شد.
همیشه در چنین مواردی، افرادی از جمله والدین تان در کنار شما هستند و ممکن است از روی دلسوزی و محبت، نظراتی در خصوص نحوه شیردهی همسرتان ابراز نمایند و مثلا از طولانی شدن جلسات شیردهی اظهار نگرانی کنند. چنین سخنانی می توانند سبب از بین رفتن اعتماد به نفس همسرتان در شیردهی شود . اما یادتان باشد که شما باید در هر شرایطی، حمایتی را که همسرتان بدان نیازمند است، به او عرضه نمایید. برای بعضی از زنان، شیردهی امر طبیعی تلقی می شود، اما برخی دیگر برای انجام این کار به آموزش و حمایت نیاز دارند. پس شما حتما باید نقش مثبتی در این رابطه ایفا کنید. مطالعه کافی در خصوص اهمیت شیردهی و روش ها و وضعیت های مختلف این کار به شما کمک می کند که نقش خود را در این زمینه به بهترین شکلی ایفا نمایید.
برخی مادران بنا به برخی دلایل جسمی یا روانی قادر به شیردهی نوزاد خود نیستند. در چنین شرایطی نیر محبت و حمایت خود را از وی دریغ نکنید و اجازه ندهید که او احساس شکست کند به نگرانی های وی توجه کنید و در تهیه ی شیشه ی شیر خشک به او کمک نمایید.
تغذیه شبانه نوزاد
روش های مختلفی وجود دارند که می توانید از طریق آنها به همسرتان که نیمه شب برای شیردهی به نوزاد از خواب برخاسته، کمک کنید. بعضی از آنها بدین قرارند:
- سعی کنید همسرتان از بیدار شدن شما ناراحت و نگران نشود.
- خودتان هم احساس گناه نکنید و نگران نباشید. بدانید که شما نمی توانید در این خصوص کاری بکنید .
- از او عملا حمایت کنید. بهتر است همراه او از خواب برخیزید و مثلا یک فنجان چای برایش آماده کنید.
- اگر دلش می خواهد، با او صحبت کنید.
- باد گلوی نوزاد را پس از شیرخوردن بگیرید.
- پس از پایان شیرخوردن نوزاد سریعا به رختخواب برگردید. شما باید برای فردا انرژی کافی داشته باشید تا بتوانید نوزاد را نگه دارید که همسرتان استراحت کند یا بخوابد.
نقش ویژه پدران
اوقات فراوانی وجود دارند که شما با نوزادتان تنها می مانید و امور مربوط به او را بر عهده می گیرید. مثلا برخی پدران استحمام نوزاد و برخی دیگر تعویض پوشک او را بر عهده می گیرند. قطعا دیدگاه شما نسبت به پوشک کثیف نوزاد خودتان ، متفاوت از چیزی است که نسبت به پوشک بچه های دیگر دارید. توجه داشته باشید که تعویض پوشک نوزادتان امری دلپذیر و یا غرورآفرین نیست ولی به هر حال جزو وظایف پدری محسوب می شود . قطعا صحنه ی ناخوشایند پس زدن پوشک نوزاد ، با تماشای چهره دوست داشتنی و لبخند وی جبران می شود. فراموش نکنید که چهره عبوس یا خندان شما به خوبی در ضمیر نوزاد نقش می بندند و در روابط آتی وی با شما تأثیر خواهد گذاشت، پس چهره بشاش خود را هرگز و در هیچ حالی، حتی لحظات ناگوار تعویض پوشک، از نوزادتان دریغ نورزید. از صحبت های کودکانه با نوزادتان دریغ ننمایند. این کار ، او را آماده برقراری ارتباط و صحبت کردن می سازد. پدران امروزی مایلند که نقش بیشتری در مراقبت از نوزادانشان داشته باشند. حدود
سه چهارم پدران عنوان می دارند که به طور منظم به فرزندشان غذا می دهند، آنها را حمام می کنند، پوشکشان را عوض می کنند و با بزرگ شدن آنها با فرزندشان بازی می کنند.
در هفته های اول تولد نوزاد، شما باید زنگ تفریح های مکرری را برای همسرتان تدارک ببینید. برای این منظور مثلا می توانید نوزادتان را در آغوش گرفته و همراه خود به پیاده روی ببرید. این کار فرصت استراحت بیشتر و درک این نکته را به همسرتان می دهد که شما در کنارش هستید و ضمنا به خود شما نیز یادآوری می کند که هنوز دنیایی خارج از محیط یکنواخت خانه وجود دارد.
نکاتی در خصوص تعویض پوشک نوزاد
ممکن است نوزاد شما در هر شبانه روز حتی تا ده بار به تعویض پوشک نیاز داشته باشد. تعویض پوشک از جمله اموری است که انجام آن صرفا در حیطه توانایی همسرتان نمی باشد و بنابراین شایسته است که شما در این خصوص ضمن
قبول مسوولیت ، از نوزادتان انجام دهید. بدین جهت و فراگیری این عمل مهم، نکاتی - برای تمیز کردن پای استفاده کنید. البته بهتر است مصرف بدین منظور استفاده نمایید.
- برای تمیز کردن پای نوزادان دختر، پارچه را از جلو به سمت مقعد او بکشید تا از گسترش باکتری ها از سمت مقعد به سوی اندام تناسلی وی که امکان بروز عفونت دستگاه ادراری دختران را در پی دارد، جلوگیری کرده باشید.
- پس از شست و شو، پای نوزاد را با یک حوله نرم کاملا خشک کنید تا از بروز جوش های ریز یا دیگر حساسیت های پوستی در آنها جلوگیری به عمل آید.
- هرگز هنگام تعویض پوشک ، نوزاد را تنها نگذارید.
- همیشه پس از تعویض پوشک نوزاد، دست خود را با آب و صابون بشویید.
تغییر معنای شب و روز
علاوه بر موارد شیر خوردن نوزاد در نیمه های شب، مواقعی پیش می آید که نوزاد نیمه شب بیدار می شود و بدون توجه به خواب بودن دیگر مردم، میل به بیداری و یا حتی بازی کردن پیدا می کند. بسیاری پدران فکر می کنند که چون باید صبح فردا به سر کار بروند، بیش از همسرتان به بازگشت به رختخواب نیاز دارند. اما ایشان نمی دانند که چه لحظات جادویی و شیرینی را بدین ترتیب از دست می دهند.
لحظاتی که پدر می تواند خلوتی بی نظیر با نوزاد شیرین خود داشته باشد، حرکات دلربای او را تماشا کند، نیازهای جسمی و عاطفی وی را بشناسد و لحظه فراموش نشدنی خواب رفتن او را نظاره نماید. با آنکه بیدار شدن از خواب نیمه شب و دل کندن از رختخواب امر دشواری است، اما قطعا درک این لحظات منحصر به فرد، ارزش تحمل این سختی را دارد.
بازگشت به زندگی عادی
دیر یا زود، مرخصی پدران به پایان می رسد و آنها باید به سرکار خود بازگردند. با آنکه از دست دادن حضور در کنار نوزاد در ساعاتی از روز ممکن است برای پدرانی که به حضور تمام وقت در کنار نوزادشان مأنوس شده اند دشوار باشد، اما برخی پدران نیز این امر را نوع رهایی و بازگشت به شرایط عادی تلقی می کنند. در چنین موقعیتی شما باید تعادلی مناسب بین انجام امور حرفه ای خود و مراقبت از نوزاد شیرین تان برقرار سازید. اگر موفق به انجام این امر مهم نشوید، هم موفقیت شغلی خود را از دست خواهید داد و هم دیگر نخواهید توانست کمک مؤثری در مراقبت از نوزادتان به عمل آورید. احساس گناه و تقصیرکاری، احساسی ناخوشایند و مخرب است، پس تلاش کنید با مثبت اندیشی و مثبت عمل کردن، بر آن فائق آیید. پس به هیچ وجه بر خود سخت نگیرید. باید بدانید که شما هفته ها و ماه های خسته کننده ای را در پیش دارید. بسیاری از پدرانی که در ایجاد این تعادل شکست می خورند، از امر شیرین بچه داری سرخورده و دلسرد می شوند. بررسی های متعددی نشان داده اند که حدود 10 درصد پدران دچار چنین وضعیتی می شوند. این موضوع حتی می تواند بر روابط شما با همسرتان نیز اثر منفی بگذارد. ممکن است تصور کنید که همسرتان عشق دیگری را جایگزین شما نموده، اما فراموش نکنید که عشق جدید همسرتان، نوزاد شما است، همان نوزادی که شما نیز شیفته وی شده اید. فراتر از همه این مسائل، زندگی را باید در این روزها آسان بگیرید. اگر دوستان و آشنایانی دارید که می توانید روی آنها حساب کنید، حتما از کمک هایشان بهره مند شوید. این کار اصلا شکست محسوب نمی شود. مطمئن باشید اکثر پدران دیگر نیز در مواقع گرفتاری، از اعتبار و امکانات خود برای رفع مشکلاتشان استفاده می کنند.
منبع:ماهنامه ی دنیای سلامت 31
وظایف و مسئولیت های پدر در تربیت فرزند
با عنایت به این که بیشتر متخصصان تعلیم و تربیت به نقش مادر در تربیت فرزند پرداخته اند و نقش پدر با وجود اهمیت بسزایی که در رشد و تربیت فرزند دارد کمتر به آن توجه شده است .در این مقاله سعی گردیده به مهم ترین وظایف و مسئولیت های پدران در تربیت فرزندان پرداخته و اشاراتی به آموزه های دینی در این زمینه خواهیم نمود. برای واژه تربیت معانی گوناگونی در فرهنگ لغات ذکر شده است ، از جمله ؛ پروردن ، پروراندن ، پرورش ، تهذیب و غیره می باشد . ولی آنچه بیشتر در معنای تربیت ذکر شده همان پروراندن و ادب و اخلاق را به کسی یاد دادن است .
هدف از تربیت ، پرورش صحیح و یاد دادن آداب نیکو به فرزند است یعنی کودک را به گونه ای تربیت کنیم که بتواند به راه صحیح قدم گذاشته و آداب و اخلاق و رفتار منطقی داشته باشد و برای جامعه و نیز پدر و مادرش در دنیا و آخرت مفید باشد. و لذا تربیت صحیح فرزند برای پدر و مادر نوعی «باقیات الصالحات» است و چراغ این باقیات الصالحات هرگز خاموش نمی شود . سید الساجدین (علیه السلام) امام بزرگوار در صحیفه سجادیه می فرماید : (1)
«خدایا مرا در تربیت فرزندان خود و نیکی کردن به آنها کمک کن .»
عوامل مؤثر در تربیت
این عوامل به دو دسته کلی ؛ عوامل انسانی و غیر انسانی تقسیم می شوند .
منظور از عوامل غیر انسانی؛ عوامل جغرافیایی ، طبیعی و غیره می باشد.
عوامل انسانی مؤثر در تربیت عبارتند از :
الف) مادر ؛
ب) پدر؛
ج) خواهر و برادر بزرگتر؛
د) معلم و اعضای مدرسه؛
هـ) دوستان و معاشران؛
و) افراد اجتماع؛
ز) خویشان و بستگان ؛
ح) رهبران اجتماع؛
که به اختصار به توضیح و تبیین آنها می پردازیم .
الف) مادر
مادر هم از نظر وراثت و هم محیط به دلیل آن که کودک مدت زمان بیشتری با او است تأثیر بسزایی بر فرزند خواهد داشت . از طریق وراثت ، برخی از صفات ارثی از طریق ژن های مادر به کودک منتقل می شود و همچنین فرزند نه ماه در رحم مادر قرار دارد که غذای مادر ، سلامتی یا بیماری او بر کودک اثر گذار خواهد بود .
پس از تولد نیز کودک مدت ها در آغوش مادر است و اولین کلمات را مادر به او یاد می دهد.
ب) پدر
پدر از نظر کودک مظهر قانون و عدل و انصاف است و می تواند پناهگاه خوبی برای خانواده باشد . مشی پدر ، مهر و انصاف و نیز ظلم و ستم و قدرت پدر در رفتار و آینده اش اثر می گذارد .
توجه به پاک زادگی فرزند یکی از بهترین راههای حفظ انتساب فرزند به پدر و و دقت کامل در این باره است ، چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید : (2)
«آنان را به انتساب به پدرشان بخوان .»
دنیای غرب گاهی انتساب فرزند به مادر را هم کافی می داند و از نظر تربیت صحیح گرفتار دشواری های اساسی است و راز عدم دلبستگی فرزندان به خانواده به ویژه پدر به فرزندان را می توان در همین مسئله جویا شد که آثار منفی بی شماری را در زندگی پدر و فرزند، به ارمغان می آورد و نتایج منفی آن در زندگی دو طرف ، انکار ناشدنی است . (3)
ج) خواهر و برادر بزرگتر
اگر در خانه ای کودک 3 یا 4 ساله ای باشد و نوزادی به دنیا آید ، چون توجه پدر و مادر بیشتر به سمت نوزاد است در کودک این احساس به وجود می آید که بین او و نوزاد تازه متولد شده تبعیض قرار داده اند و این تصور در او اثر سویی خواهد گذاشت . بنابراین بایستی قبل از این که نوزاد به دنیا بیاید کودک را آماده نمود و همچنین پیش او به نوزاد زیاد توجه ننمود و در ضمن برخی از مسئولیت های نوزاد را به کودک بزرگتر داد و از طریق مهر و محبت به کودک بزرگتر ، دوستی را بین آنان تقویت کرد .
و در این باره تبعیض و تفاوتی میان فرزندان نگذاریم و همه را به یک اندازه دوست بداریم .
د) معلم و اعضای مدرسه
مدرسه خانه دوم کودک است . اخلاق و رفتار معلم ، طرز فکر او ، سطح فرهنگی و غیره همه در کودک تأثیر گذار است . اگر معلم از نظر دینی و مذهبی و نیز نحوه صحیح رفتار و آداب معاشرت دچار مشکل باشد، کودک نیز از او تأثیر منفی می گیرد.
هـ) معاشران
معاشران گروهی هستند که ممکن است که هم سن کودک یا بزرگتر از او باشند ولی با او رفت و آمد می کنند . با هم بازی می کنند و در مدرسه کنار هم می نشینند. بررسی ها نشان می دهد که کودکان تحت تأثیر معاشران قرار می گیرند و حتی این تأثیر در سه مورد بیشتر از والدین است.
1- زمانی که خانواده از محلی به محل دیگر کوچ می کند.
2- زمانی که کودک در مرز نوجوانی و بلوغ قرار می گیرد .
3- مواقعی که در خانواده آشفتگی و درگیری وجود دارد .
و) افراد اجتماع
در روابطی که کودک (فرزند) با افراد اجتماع دارد ، از آنها تأثیر می گیرد و اگر آنها افراد سالمی باشند تأثیری که کودک می گیرد درست و اگر بالعکس باشد تأثیر منفی در پی خواهد داشت .
ز) خویشان و بستگان
برخی مواقع بستگان ممکن است تأثیر بیشتری نسبت به والدین بر فرزند داشته باشند مثلا دایی ، عمو ، خاله ، عمه و غیره . به دلیل آن که گاهی تحصیلات بالاتری دارند، سطح اقتصادی آنان بالاتر است ، موقعیت اجتماعی برتری دارند و دلایل دیگر ممکن است تأثیر گذارتر بر کودک باشند.
ح) رهبران اجتماع
منظور از رهبران اجتماع کسانی هستند که در جامعه نقش مهمی را ایفا می کنند. و امور مختلف مردم به وسیله آنها هدایت می شود مانند پلیس ، اگر کودک از یک پلیس تخلفی را ببیند روشن است که نسبت به پلیس و جامعه بدبین می شود .
شأن و مقام پدر
زحماتی که هر پدری متقبل می شود، از یک سو وظیفه دینی و از سوی دیگر وظیفه اخلاقی است . از نظر دینی کودکان بر گردن پدر حقوقی دارند. که در منابع دینی مفصل بیان شده است . از نظر اخلاقی نیز کودکان در حقیقت همانند مهمان هایی هستند که به دعوت پدر و مادر بر سر این سفره که همان خانواده است حاضر شده اند . حالا که حضور پیدا کرده اند ، پدر بیش از همه وظیفه دارد از این مهمان ها به خوبی و به وجه شایسته و نیک پذیرایی کند . رسول گرامی (ص) فرمودند:
«الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله ؛ آن کس که برای خانواده اش تلاش کند ، همانند مجاهد نستوه و در حال جهاد است» جهاد کردن فقط در هنگام نبرد و جنگ نمی باشد . بلکه تلاشی که پدر برای کسب لقمه حلال برای خانواده اش انجام می دهد نیز مانند جهاد است و خداوند اجری که به مجاهدین فی سبیل الله می دهد همان اجر را به پدر نیز می دهد. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند : (4) «لقمه حرام و ناپاک را به خانه نبرید .»
یک پدر نمونه ، پدری است که افزون بر آموزش اخلاق و رفتار خوب به فرزندان بتواند روزی خانواده اش را نیز از راه حلال به دست آورد . زیرا این روزی حلال در سرنوشت فرزندان بسیار مؤثر است . اگر دعایی را که فرزندان می کنند ، برآورده شود تا حد زیادی در اثر همین روزی حلالی است که پدر برایشان آورده است و لذا فرزندان همیشه باید قدردان چنین پدری باشند .
اسلام و احترام پدر
اسلام برای پدرانی که وظیفه ی خود را به درستی انجام می دهند ، ارزش و احترام خاصی قائل است. این ارزش و احترام به حدی است که در آیات قرآن پس از انجام وظیفه عبادت و احترام به خدا و اطاعت از فرمانش از لزوم احترام به والدین یاد شده است .
و لذا بر فرزندان لازم است که حکم پدر را رعایت کنند و بدون اجازه او ، جز در واجبات کاری انجام ندهند . همچنین فرزندان وظیفه دارند بال رحمت و عنایت خود را در زیر پای پدر و مادر بگسترانند و با دلسوزی و محبت در همه حال رعایت احترام آنها را داشته باشند . و از هر کاری که موجب تکدر خاطر آنها می شود حتی گفتن «اف» به شدت پرهیز کند .
تصور کودک از پدر
طفل از زمان تولد تا حدود دو ماهگی شدیدا وابسته به مادر است و مادر را مرکز آرزوها و آمال خود می داند . به تدریج که کودک وارد دو ماهگی می شود ، پدر وارد زندگی و ذهن و تصور او می شود. کودک این را در می یابد که پدر برای او پناهگاه است، معلم است، و رهبر و قانونگزار است . تصور این که پدر از مادر کم اهمیت تر است از جهاتی درست است اما در مواردی نیز نقش پدر مهم تر از مادر می باشد . تجسم عالم شعور ، مظهر عقل و دانش در خانواده در قبضه پدران است . و طفل پدر ر ا به این گونه می شناسد کودک به تدریج که بزرگتر می شود تصوراتی از پدر را در ذهن خود پرورش داده و آنها را پر و بال می دهد.
از جمله تصوراتی که کودک از پدر خود دارد عبارتند از :
الف) چهره برجسته ی خانواده
ب) همانندی با پدر
ج) ضامن رفع نیازها
د) عامل تأمین امنیت
هـ) مرکز دانایی و اندیشه
الف) چهره برجسته خانواده
در روانشناسی کودک و نیز اصول و مبانی تربیت فرزندان تصریح شده است که کودک در سن 3 -2 سالگی پدر را بزرگترین شخصیت و عاقل ترین افراد می داند. اگر کسی علیه پدر چیزی بگوید ، او از پدر خود دفاع می کند . کودک در خانه با پدر رفتاری رسمی دارد و بیشتر اوقات از کانال مادر با پدر ارتباط برقرار می کند.
ب) همانندی با پدر
از نظر روانشناسان ، کودک 6-3 ساله مخصوصا پسر بچه ها پدر را الگوی خود قرار می دهند . پدر از نظر کودک سمبل قدرت است . ضامن خانواده است و همه آرزوی کودک این است که مثل پدر باشد .
ج) ضامن رفع نیازها
پدر از نظر کودک ضامن رفع نیازهاست . هر چیزی را که اعضای خانواده احتیاج دارند ، پدر تهیه می کند . کودک در سایه پدر ، نیکو پرورش می یابد . هر چقدر سن کودک بیشتر شود ، دید او نسبت به توانمندی و ضمانت پدر بیشتر می شود به طوری که در سنین نوجوانی مادر را عامل مهر و محبت و پدر را عامل تأمین زندگی می داند.
د) عامل تأمین امنیت
اگر خطری برای کودک پیش آید در سنین خردسالی به مادرپناه می برد ولی از حدود چهارسالگی به بعد نوعا به پدرش پناه می برد و او را پناهگاه خود می داند.
هـ) مرکز دانایی و اندیشه
پدر نماینده دنیای خارج کودک است ، مرکز دانایی و آگاهی است . کودک گمان دارد که پدرش در همه اصول و قواعد داناست . حتی کودکانی که نسبت به پدر دید منفی دارند باز هم درباره پدر تعصب دارند و عقل و فکر او را تحسین می کنند.
حق تربیت فرزند
خانواده محیطی است که کودک به ناچار باید در آن زندگی کند. ضوابطی که در خانه حکم فرماست ، بر کودک تحمیل شده و او باید آنها را بپذیرد . تربیت کودک مهم ترین حق او در قلمرو زندگی می باشد. پدر در رابطه با تربیت کودک مسئولیت مستقیم دارد. باید فرزند را به گونه ای پرورش دهد که آراسته به اخلاق و رفتار اسلامی شود در آینده برای جامعه مفید واقع گردد .
وظایف اساسی پدر
یک پدر نمونه و شایسته دارای وظایف اساسی زیادی است که در این جا به سه وظیفه مهم اشاره می کنیم :
1) مدیریت صحیح زندگی و تعیین خط مشی ونظام آن ؛
2) تأمین نیازهای اعضای خانواده ؛
3) مسئولیت تربیت فرزندان ؛
اساس و دامنه حقوق کودک
روشن شد که پدر در رابطه با کودک مسئول است. مسئول سلامت جسم ، روان ، ذهن و غیره پس لازم است او را نیکو پرورش دهد ، نیکو ادب کند و برای فرزندان هیچ خدمت و سرمایه و هیچ بخشی بهتر از ادب و تربیت صحیح اسلامی نیست . چنان که برای پدر و مادر نیز هیچ وظیفه ای مهم تر از این نیست در دامنه ی حقوق مهم و اساسی فرزندان می توان موارد زیر را نام برد :
1) حق آموزش ؛
2) حق پرورش ؛
3) سایر حقوق .
دامنه پرورش نیز بسیار وسیع است و شامل همه ابعاد وجودی انسان می گردد .
1) پرورش بدن ؛
2) پرورش ذهن ؛
3) پرورش روان و ...
در جنبه بدن ، والدین وظیفه دارند در جهت رشد و پرورش بدن فرزندان خود و نیز شادابی و سلامت آنان و محافظت از بیماری ها و غیره بکوشند و از هیچ تلاشی دراین جهت فروگذار نکنند .
در جنبه ذهن : والدین وظیفه پرورش ذهن ، تخیل ، هوش فرزندان رابه عهده دارند . مسئله پرورش ذهن و شکوفا ساختن استعدادها اگر از رشد و سلامت جسم مهم تر نباشد مسلم کمتر نیست والدین با شیوه های درست باید بکوشند همه امکانات خود را در جهت بالندگی هوش و استعداد فرزندان خود بکار گیرند .
همچنین والدین وظیفه دارند به پرورش روح و روان کودکان توجه کنند مسائل مربوط به اندیشه های عالی و ملکات و فضایل اخلاقی و ارزش های متعالی اسلام مثل ایثار ، عدالت و غیره را به کودک یاد دهند.
تعلیم و تربیت
یکی از حقوق فرزندان ، تعلیم و تربیت است . قلب و روح هر کودکی که متولد می شود همچون آینه ای زلال و شفاف است . پدر و مادر می توانند باتربیت صحیح ، فرزندان را به سعادت برسانند و مواظب این باشند که فرزندان با عناصر ناباب آشنا نشوند . خداوند در سوره روم آیه 30 می فرماید : ـ«... فطرت الله التی فطر الناس علیها ... ؛ خداوند مردم را بر اساس فطرت خدایی آفریده است .» بنا بر فطرت توحیدی ، سعادت و هدایت در وجود طفل به ودیعه نهاده شده است و والدین گرامی نباید اجازه دهند که این فطرت از مسیر اصلی خویش که همان سعادت و هدایت است خارج شود. در روایات وارد شده که حق فرزند بر پدر این است که نام نیک برایش انتخاب کند و او را خوب تربیت کند و به او قرآن یاد دهد. (5)
البته پدر در رابطه با فرزند دارای وظایف و مسئولیت های فراوان دیگری هم می باشد از جمله : پرورش مذهبی که عامل مهمی برای سعادت افراد و بازدارنده آنان از عوامل خلاف و بزهکاری است . پدر باید شوق به کمال را در نهاد فرزندان قرار داده و موجبات تثبیت آن را فراهم کند. پدر در صورتی که می تواند باید از راه عرضه عقاید و افکار اسلام فرزندان خود را با آداب دینی آگاه نمایند و با عملکرد خود ، فرزندان رامتدین بار آورد . و در صورتی که نمی تواند از عالمان و معلمان و مربیان خوب و مراکز آموزشی شایسته کمک بگیرد . روشن است که پدر در این زمینه مسئولیت سنگین تری را بر عهده دارد و غفلت و سهل انگاری او در مورد رفتار فرزندان در آینده مشکل ساز خواهد بود. اگر پدری پایبند به اصول مذهبی باشد نوعا فرزندش نیز مقید به اصول مذهبی می شود ولی اگر پدری لاابالی باشد و انتظار داشته باشد که فرزندانش پایبند به اصول ارزشی و اخلاقی باشد ، این امکان پذیر نیست و انتظار بی جایی است زیرا فرزندان از پدر و مادر الگو برداری می کنند. وقتی الگوهایشان نامناسب باشند، مسلما راهشان صراط مستقیم نخواهد بود . البته در همه موارد این چنین نیست و گاهی ممکن است فرزند خود این اراده را داشته باشد که در صراط مستقیم قدم بر دارد و با توکل به خدا و استقامت و اراده محکم در این راه قدم بگذارد و موفق هم شود.
رشد فرهنگی
آگاهی های لازم و پرورش فرهنگی فرزندان نیز از وظایف والدین ، است . والدین معلم و راهنمای فرزند اند. هم در خانه ، همه اطلاعات مورد نیاز را به کودکان می دهند و هم وقتی به مدرسه می روند ، به ترمیم نقص ها و جبران کمبود ها در این رابطه می پردازند.
معرفی و توضیح فلسفه زندگی
اگر پدر همه فکر و ذکر خود را صرف رفع نیازهای جسمی کودک کند، وظیفه خود را ادا نکرده است. از وظایف عمده و اساسی پدر این است که به فرزند خود کمک کند تا هدف زندگی اش را بشناسد و برای اعمال و رفتارش دلایلی بیابد تا بداند که چرا زنده است ؟ چرا می میرد ؟ مشکلات چیست و چگونه می توان آنها را حل کرد.
نقش اجتماعی واخلاقی پدر
انسان موجودی اجتماعی است . به این معنا که در اجتماع زندگی می کند و در آنجا به مرحله رشد و کمال می رسد . اجتماع و فرهنگ در او مؤثر است و او می تواند تا حدود زیادی در اجتماع تأثیر گذار باشد . در آن تحول ایجاد کند . در سنین کودکی هیچ چیز بهتر از آموزش عملی نیست . پدر وظیفه دارد از راه عمل کردن به کودک یاد دهد که چگونه باشد و به چه صورتی عمل کند . در مواردی می تواند از داستان ها و قصه ها استفاده کند و به صورت غیر مستقیم فرزندان را آموزش دهد و گاهی نیز می تواند به صورت مستقیم آموزش دهد. توجه به این نکته ضروری است که راه آموزش در سنین مختلف یکی نیست . راه آموزش در خردسالان باید از طریق جملات کوتاه باشد و در پایان دوره کودکی می توان آموزش را با عمل ، آمیخته کرد .
دانستنی های اقتصادی و مالی
مسئله اقتصاد از مسائل مهم حیات انسان و از ضرورت های زندگی است . اهمیت اقتصاد در زندگی و سرنوشت آدمی ضروری است و چه مناسب است که پدر از همان کودکی به پایه گذاری و ایجاد شوق در این زمنیه در کودک بپردازد . تا در دوران جوانی سر باز نزند. فرزندان که به تدریج بزرگ می شوند باید با شغل پدر آشنا شوند و شغل پدر باید بر اساس ارزش و تقوایی که در آن وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد ؛ نه بر اساس مقام و درآمد و این خود درسی برای فرزندان می باشد. از مسائل مهم در جنبه اقتصاد و تربیت اقتصادی آموزش ارزش پول و هدف و مقصد به دست آوردن آن است و کودک باید بداند که در سایه چه مقدار از کار و تلاش می توان چه مقدار پول را دریافت کرد و با آن تا چه حد می توان خرید کرد. همچنین لازم است که از همان کودکی انفاق کردن را به کودک یاد داد . در روایات اسلامی آمده است که اگر قصد داری انفاقی را انجام دهی به دست کودک خود بده که او با دست خود آن را به فقیر و مستمند بدهد . اخلاق انفاق ، از کودکی باید در ذهن فرزند القا شود و انفاق را منت نداند و اگر به فقیری چیزی بخشد خود را از فقیر طلبکار نداند . (6)
در محیط خانواده ، دلسوزی به فقرا ، خیرخواهی برای آنان ، مشارکت در امورات مربوط به آنها و غیره باید مورد عنایت و نظر باشد و هر کسی در هر سطح اقتصادی که باشد باید به میزان توانایی اش انفاق و احسان داشته باشد .
روش های عملی در تربیت
از روش های تربیتی قرآن این است که الگوها را معرفی می کند .
«لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوالله و الیوم ا لاخر و ذکر الله کثیرا» (7) اولین الگو در تربیت فرزندان ، پدر و مادر هستند . اگر والدین معتقد به اجرای احکام الهی باشند بهترین تأثیر را خواهند داشت . امام کاظم (علیه السلام) فرمودند (8) : «رفتار کودکان در اثر رفتار درست والدین محفوظ می ماند» .
حفظ کرامت نفس فرزندان
عقیده روانشناسان این است که با احترام و محبت به کودک ، بسیاری از مشکلات کودک حل خواهد شد . نباید کودک را در مقابل دیگران کوچک شمرد یا تنبیه کرد و برای انجام خطاها ملامت نمود. (9)
لازم است والدین به هنگام پشیمانی فرزند از خطا، عذرش را بپذیرند و بی سبب او را تنبیه نکنند. بلکه با تشویق و صبر آنها را به صلاح دعوت کنند.
و نکته آخر آن که یک اصل کلی وجود دارد و آن این است که والدین ابتدا باید خویشتن را تربیت کنند. اگر والدین خودشان دارای صفات نکوهیده باشند ، نمی توانند در فرزندشان ، صفات پسندیده را به وجود آورند . قرآن در این باره می گوید : «اتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلا تعقلون» (10) آیا شما مردم را به نیکی امر می کنید ، در حالی که خویشتن را فراموش کرده اید . فرزندان ما هر گونه که باشند خوش رفتار یا بد رفتار ، راستگو یا دروغگو ، حسود یا خیرخواه همه این صفات را از پدر و مادرخود کسب کرده اند .
پی نوشت :
1 - (صحیفه سجادیه ، دعای 25)
2-ادعوهم لابائهم ، احزاب ، آیه 5 .
3-شفیعی مازندرانی ، راز خوشبختی و اعجاز ازدواج ، ص 48 .
4- (نهج البلاغه ، خطبه 151 ، فراز 16) .
5-شفیعی مازندرانی ، راز خوشبختی و اعجاز ازدواج ، ص 182 .
6-قائمی ، پرورش مذهبی کودک ، ص 74 .
7-احزاب آیه ی 21 .
8-یحفظ الاطفال بصلاح ابائهم (بحار ، ج 15 ، ص 178 ، شفیعی مازندرانی ، ص 195 .
9-چراغ چشم ، سیره و کلام پیامبر اعظم (صلوات الله علیه) ، ص 163 .
10-بقره ، آیه ی 14 .
منابع :
1- اعتمادی ، راسخی ، اصول و فنون آموزش و پرورش ، تهران ، انتشارات آوای نور ، 1376 .
2-افروز ، غلامعلی ، چکیده ای از روانشناسی تربیتی کاربردی ، تهران ، انتشارات انجمن اولیا و مربیان ، 1372 .
3-برنارد ، اسپادک ، آموزش در دوران کودکی ، ترجمه محمد حسین نظری نژاد ، مشهد ، انتشارات آستان قدس ، 1372 .
4-جعفریان یسار ، حمید ، مبانی اصول فلسفه و مکاتب آموزش و پرورش ، قم ، انتشارات ظفر ، 1386 .
5-چراغ روشن ، عباس ، سیره و کلام پیامبر اعظم ، قم ، انتشارات تعلیم و تربیت اسلامی ، 1385 .
6- حجتی ، محمد باقر ، اسلام و تعلیم و تربیت ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1358 .
7- شریعتمداری ، علی ، اصول تعلیم و تربیت ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1385 .
8- شعاری نژاد ، علی اکبر ، فلسفه آموزش و پرورش ، تهران ، انتشارات امیر کبیر ، 1383 .
9- شفیعی مازندرانی ، محمد ، راز خوشبختی و اعجاز ازدواج ، قم ، انتشارات عطر آگین ، 1385 .
10- شکوهی ، غلامحسین ، مبانی و اصول آموزش و پرورش ، مشهد ، انتشارات آستان قدس رضوی ، 1385 .
11- فرهادیان ، رضا ، مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی ، 1378 .
12-قاضی ، قاسم ، آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی ، تهران ، انتشارات جهاد دانشگاهی ، 1373 .
13 - قائمی ، علی ، پرورش - مذهبی کودک ، تهران ، انتشارات ارشاد اسلامی ، 1358 .
14-همان ، زمینه تربیت ، تهران ، انتشارات امیری ، 1368 .
15-برنارد ، اسپادک ، آموزش در دوران کودکی ، ترجمه محمد حسین نظری نژاد ، مشهد ، انتشارات آستان قدس ، 1372 .
16-مری ، شریدان ، بازی و رشد کودکان ، ترجمه رضا توکلی و همکاران ، تهران ، انتشارات رشد ، 1382 .
17-موریس ،دبس ، مراحل تربیت ، ترجمه دکتر علی محمد کاردان ، تهران، انتشارات دانشگاه تهران ، 1345 .
18- ویلیام ، سیرز ، نقش پدر در مراقبت و تربیت کودک ، ترجمه شرف الدین شریفی ، تهران ، نشر صابرین ، 1382
پدرشدن به رشد مغز کمک می کند
تحقیقات اخیر روی مغز نشان می دهد که پدرشدن باعث تغییرات هورمونی شدیدی در مردان می شود که برای رشد آنها بسیار مفید است.محققین دریافته اند که قسمت اعظم مغز دارای گیرنده هایی است که این هورمون ها بر آنها تأثیرمی گذارند.
دانشمندان ساختار مغز سایر پستانداران از جمله بوزینه هایی را که به تازگی پدر شده بودند را مورد بررسی قراردادند و به این نتیجه رسیدند که انسان در میان سایر جانداران بیشترین احساس پدرانه را به نسل خود دارد.
پس از تحقیقاتی که بر روی مردان بعد از تجربه پدرشدن انجام شد، محققان دریافتند که تغییرات بنیادی در استخوان جلو و پوسته بوجود می آمد پیشین مغزناحیه ای در مغز که مربوط به کنترل برنامه ریزی و حافظه است
آزمایش ها نشان داد که در این نواحی مغز مردان، عصب ها رشد کرده و افزایش یافته بودند و شبکه ارتباطی بین آنها نیز گسترش یافته بود. البته این تحقیقات هم چنین مشخص نمود که ترشح شدید هورمون ها و تعداد گیرنده های آنها در مغز با بالا رفتن سن کودکان و استقلال یافتن آنان کاهش می یابد.
در هرصورت مطالعات نشان می دهد که پدر شدن باعث تغییرات بنیادی بر سطح ادراک و معرفت مغز انسان می شود و افزایش شبکه عصبی مغز تغییرات بسیار زیادی بر روی سیستم ارزشی مغز بوجود می آورد که مرد را تشویق به پذیرش قید و بندها و توجه به کودک خود می کند. /س
8 رفتار مردانه مورد پسند خانم ها
هرچند خانم ها ادعا می کنند که از مردهای مرتب و تمیز و شیک پوش خوششان می آید، اما گاهی اوقات اگر با لباس های ورزشی کج و کوله جلوی آنها ظاهر شوید، غذا را بدون رعایت آداب ویژه بخورید، و در کوچه فوتبال بازی کنید، شاید به نظر خانم ها خیلی جذاب تر هم جلوه کنید.او بدش نمی آید که هر چند وقت یکبار برای نجاتش تلاش کنید، و یا اگر از عهده ی تعمیر برخی وسایل بر می آیید این کار را انجام دهید، و یا حتی با دوستان خود گپ بزنید. یک خانم با یک آقا قرار نمی گذارد تا بر سر این موضوع که کدامشان کفش ها و یا موهای شیک تری دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه این تفاوت های موجود میان شما دو نفر است که منجر به اتصال هرچه بیشتر شما به هم می شود. البته نباید فراموش کنید که زمانی که برای مشاهده تئاتر و یا صرف شام به بیرون می روید، او از شما انتظار دارد که لباس های مناسب و آراسته ای به تن کنید، اما در عین حال باید در نظرداشته باشید که در بقیه ی ساعات بیشتر از حس مردانگی شما لذت می برد .
هرچند این امکان وجود دارد که هرگز به این موضوع اعتراف نکند.همیشه لازم نیست شیک ترین لباس ها را به تن کنید و درهای مختلف را پیش از او برایش باز کنید،فقط کافی است که آروغ های بعد از نوشیدنی را در زمان مناسب و هنگامی که با دوستانتان هستید بزنید.
2-نه گفتن
شما باید تصمیماتی را که به ذهنتان می رسد ، انجام دهید و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور می دهد، عمل کنید؛ حتی اگر این کار سبب عصبانی شدن خانم شود.آقایون تصور می کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهایی می گردند که او را بتوانند روی یک انگشت خود بچرخانند و هر چه که می گویند انجام دهد. اگر بخواهید همیشه مطابق آنچه به شما دیکته می شود، عمل کنید، دیری نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور می شود.خانم ها به دنبال مردی هستند که چیزی برای ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقاید و ملاحظات شخصی خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردی هستند که شخصیت منحصر بفردی داشته باشد.اگر تمام زندگی یک مرد را تنها "همسرش"تشکیل دهد، آن گاه دیگر چیزهای زیادی برای گفتن ندارد و برایش سورپرایزهای زیادی باقی نمی ماند که بتواند در مواقع ضروری آنها را رو کند.حتی اگر همسر شما از آن دست خانم هایی باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را به دست بگیرند، باز هم بدش نمی آید که گه گاه با شما قدرت آزمایی و جدلی برابر داشته باشد.بنابراین اگر تا به حال تصور می کردید که باید کنترل تمام امور را به دست او بسپارید، بهتر است از این به بعد دست از این کار بردارید؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نباید خودتان را به یک خدمتکار خانگی دست آموز تبدیل کنید.
3-رابطه ی صحیح
کاملاً روشن است که اگر یک رابطه، تنها به برقراری روابط جنسی محدود شود، طرف مقابل احساس می کند که مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛ اما از سوی دیگر باید این امر را نیز در نظر گرفت که یک خانم زمانی که می بیند شوهرش در مقابل او کنترل خود را از دست می دهد و ابراز علاقه می کند انگاردنیا را به وی داده اند.اگر همسر شما شاغل است و شب هنگام پس از یک روز سخت کاری و سرو کله زدن با ارباب رجوع و همکاران او را در خانه می بینید هیچ چیز جز معاشقه نمی تواند او را خوشحال کند؛ این امر سبب می شود که او خودش را در رأس تمام شادی های جهان قرار دهد.اگر او شغل حساس و با ارزشی دارد و در سمت مهمی قرار دارد،بهتر است شما شروع کننده ی ارتباط جنسی باشید.این امر به او اجازه می دهد که با خیال راحت از رابطه ی خود لذت ببرد.
4-مستقل بودن
شاید همیشه خانم ها به این دلیل که همسرشان ادعا می کنند سرشان بیش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافی مبذول نمی دارند، وقت زیادی را در محل کار خود سپری می کنند و یا با دوست های خود خوش گذرانی می کنند، ناراحت می شوند.باید توجه داشته باشید که اگر می خواهید همسرتان در کنارتان باقی بماند، باید مانند یک پرنسس با او رفتار کنید؛ اما از طرف دیگر، همواره در نظر داشته باشید که اگر سرگرمی، تفریح و کارهای دیگری برای انجام دادن نداشته باشید، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نیاز به فضا دارید، خانم ها نیز از آزادی خود لذت می برند و شدیداً به آن محتاج هستند.یک مرد مستقل و متکی به نفس در نظر خانم ها از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد. یک مرد محتاج و بدون آرزو های بزرگ، برای بیشتر خانم ها هیچ گونه جذابیتی ندارد. بنابراین شما مجاز هستید که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذارید و شغل و سرگرمی مخصوص به خودتان را داشته باشید.
5-حسود بودن
حسادت یکی از احساسات قوی به شمار می رود.هرچند انسان ها نمی توانند میزان دقیق حسادت خود را کنترل نمایند، اما مقدار کمی حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقی، به راحتی می تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزایش دهد. اگر شما نسبت به مردهایی که با اوصحبت می کنند، هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهید،او تصور می کند که به هیچ وجه برایش ارزش قائل نیستید، به همین دلیل به دنبال کسی می رود که این خلأ را برایش پر کند. اگر او در مورد یک همکارمذکرو یا مربی اش خیلی صمیمی است،او را بازخواست نمایید، شاید در ظاهر به شما غربزند، اما در باطن لبخندی بر لب هایش نقش خواهد بست.توجه:زمانی که نوبت به حسادت می رسد، مقدار کمی از آن می تواند مثمرثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جویی کنید.از قدرت فوق العاده آن با خبر شوید:او می تواند عاشق مردی شود که نسبت به دارایی های شخصی او حساس بوده و از آنها محافظت کند.
6-آسیب پذیری گاه به گاه
هر انسانی دوست دارد که احساس کند دیگران به وجود او نیازمند هستند و از آنجایی که کمتر اتفاق می افتد یک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نیست که به او اجازه دهید این کار را از طریق روش های دیگر به شما اثبات کند. برای مثال بد نیست که به او اجازه دهید تا به شما گوشزد کند نیاز به جوراب های بیشتری دارید، یا این که همیشه یادتان می رود رخت ها را به خشک شویی ببرید، و برای بستن کروات خود به کمک او احتیاج دارید.شاید احمقانه به نظر برسد اما گاهی اوقات همین موارد ساده و پیش پا افتاده سبب می شود که او احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند و بیش از پیش جذب شما شود.البته این امر بدان معنا نیست که سعی کنید از او برای خود یک مادر بسازید هر چند او از این کار بدش نمی آید ، اما این امر شاید جزء آخرین چیزهایی باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانی که نیاز به کمک داشتید و احساس می کردید که او می تواند به شما کمک کند،از او درخواست همکاری کنید.با این کار بدون شک به او احساس قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد.اغلب مردها تصور می کنند که برای کشاندن خانم ها به سمت خود باید ازخودشان یک قهرمان دست نیافتنی بسازند، اما این امر صحت ندارد.مقداری نیازمندی و کمک خواستن سبب می شود که شما در نظر او تا حدی آسیب پذیر جلوه کنید، و در چنین موقعیتی تمام خانم ها حاضر ایستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.
7-پنهان کردن احساسات
شاید او همیشه اعتراض می کند که چرا نباید بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعی هستید.شاید دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار برای ما چه اتفاقاتی رخ داده، شاید همیشه از شما بخواهد تا در مورد همه چیز با او صحبت کنید، و به اصطلاح سفره دلتان را برای او باز کنید تا بتواند به عمیق ترین نقطه از احساساتتان دسترسی پیدا کند.شما می دانید که خانم ها با دوست های دختر در مورد جزییات تمام مسائل به خصوص در مورد نگرانی های خود، صحبت می کنند.به همین دلیل اگر بخواهید تمام احساسات خود را در مقابل او بازگو کنید، خیلی راحت می تواند به شما نمره دهد.در برخی مواقع اگر کمی از او دوری کنید و خود را کمی اسرار آمیز جلوه دهید، او علاقه ی بیشتری به شما پیدا خواهد کرد.نکته جالب اینجاست که خودش به شخصه برای پیدا کردن حقیقت تلاش می کند.خانم ها لذت می برند تا بدون اینکه شما به آنها چیزی بگویید، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بیاورند. شاید آن قدرها هم که شما تصور می کنید از این کار متنفر نباشد.
8-سرتاپای او را وارسی کنید
خانم ها به اندازه ی آقایون دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر توانایی های ذهنی و عملی شان تحسین کنند، و زمانی که کاری را درست انجام دادند مورد تشویق قرار بگیرند؛ آنها در چنین حالتی انتظار ترفیع رتبه و تشویقی نیز دارند.اگر یک خانم با حالت جذابی صحبت می کند دلش می خواهد مورد توجه قرار بگیرد.البته این امر به شرایط و کسانی که به او توجه می کنند هم بستگی دارد.اما زمانی که نوبت به مردی می رسد که خانم دوستش می دارد، با کمال میل به او اجازه می دهد که کلیه متعلقاتش را چک کند.خانم ها هم مانند آقایون از تعریف و تمجید لذت می برند.اگر به او توجه کنید او واقعاً خوشحال می شود و این خوشحالی شما را به هر کجا که بخواهید خواهد رساند.
همیشه بهترین رفتارهایتان را رو نکنید
هر چند خانم ها در بیشتر موارد، زمانی که غر زدن هایشان را شروع می کنند کاملاً جدی هستند، (به ویژه زمانی که آشغال غذاهای خود را روی میز بگذارید و یا جوراب هایتان را برندارید)اما باید این امر را هم در نظر داشته باشید که اگر بخواهید همیشه با او موافقت کنید و مطابق خواسته هایش رفتار کنید، او دلش برای خود واقعی شما تنگ خواهد شد.این دست رفتارها به دو قسمت تقسیم می شوند:آنهایی که خود واقعی شما را نمایان می سازند و آن دسته ای که شما را به او نشان می دهند.از آنجایی که ما کاملاً واقف هستیم که خانم ها نیازمند توجه هستند و همین توجه باعث جذب خانم ها به آقایون می شود، این احتمال وجود دارد که برخی رفتارهای منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را برروی لب های او بنشاند و در وجود او جذابیت بیشتری نسبت به شما ایجاد نماید.بنابراین هیچ گاه نباید به ظاهر صحبت های او توجه کنید؛ در بیشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست می دارد.
منبع:jashn.anzaliblog.com
پدران و تربیت فرزندان
انسان موجودی متعهد و مسئول است واین مسئولیت او بخاطر بکار گیری عقل است و برای انسان ضروری است که مسئولیت های خود را بشناسد و آنها را به مرحله اجرا و عمل برساند.از جمله مسئولیت هایی که اسلام به آن تأکید دارد مسئولیت پدر و مادر است. در اسلام پدر دارای مقام ارجمند و چهره ای برجسته و مورد احترام است و شأن پدر پس از شأن خدا ذکر شده است. احترامی که برای پدر ذکر شده بخاطر لیاقت او و انجام وظیفه پدری می باشد.پدر در رابطه با فرزند از طریق وراثت و محیط اثر می گذارد و بخاطر اینکه از این دو کانال اثر گذار می باشد باید مراقب رفتار و اعمال خود باشد.
به امید روزی که تمام پدران جامعه اسلامی ، رعایت مواردی را که قبل از انعقاد نطفه ، زمان جنینی و...می باشد را رعایت کرده تا نسلی سالم را تحویل جامعه دهند.
بخش اول : تربیت
معنای تربیت
برای واژه تربیت معانی گوناگونی در فرهنگ لغات ذکر شده است که به چند مورد آن اشاره می کنیم:
تربیت: پروردن، پروراندن ، آداب و اخلاق را به کسی آموختن ، پرورش
تربیت: پروراندن ، پرورش دادن ، ادب و اخلاق را به کسی آموختن و یاد دادن
تربیت: تهذیب ،ادب آنچه که در همه لغت نامه ها و فرهنگ های لغت در معنای تربیت ذکر شده است ، همان پرورانیدن و ادب و اخلاق را به کسی یاد دادن می باشد.
:هدف تربیت
هدف از تربیت ،همان پاک تربیت کردن فرزند است. یعنی کودک را بگونه ای تربیت کنیم تا بتواند به راه صحیح قدم گذاشته و باعث شود برای پدر و مادرش در دنیا و آخرت مفید باشد.اگر فرزند را صحیح تربیت کنیم، برای پدر و مادر نوعی باقیات الصالحات است و چراغ این باقیات هرگز خاموش نمی شود.
اهمیت فرزند برای خانواده
وجود فرزند برای خانواده نعمتی است که زن و مرد را به هم نزدیک کرده ،کانون گرم خانوادگی را با نشاط و شاد می کند.اختلافات و نابسامانی های خانوادگی را از بین برده و روزهای بلند والدین را به روزهای کوتاه تبدیل می کند.
وجود فرزند سبب تعادل خانواده می شود. البته این تعادل زمانی محسوس می شود که تعداد فرزندان از یک و دو متجاوزنباشد . وجود فرزند ضامن تلاش والدین و مایهء امید و دلگرمی و شور و نشاط آنهاست. اگر فرزند نباشد ، زن و شوهر به چه امیدی تلاش کنند؟ میزان کوشش زن و شوهر ، وقتی فرزندی نداشته باشند به حدی است که تنها خود را شاداب نگه دارند آن هم با حالتی یأس آمیز. هنگامی که فرزند تلاش پدر و مادر را استفاده می کند ، برای والدین اجر و پاداش به حساب می آید.
چرا در امر تربیت به خانواده توجه شده است ؟
آدمی در محیطی به نام خانه و خانواده پا به عرصهء وجود می گذارد و در آن محیط در کنار سایر افراد پرورش یافته و بزرگ می شود. از طرف دیگر ثابت شده است که هر فردی دارای ظرفیت و استعداد ذاتی می باشد که از پدر و مادر ارث می برد و تحت تأثیر و نفوذ عوامل مختلف محیطی قرار گرفته و تربیت می شود.
به عبارت دیگر : مجموعه استعدادها و توانائیهای ارثی و تأثیرات تربیتی گرفته شده از محیط، شخصیت فرد را می سازد. در تشکیل شخصیت و تربیت انسان ها، خانواده بزرگترین نقش را ایفا می کند، بخاطر همین در امر تربیت به خانواده توجه شده است.
بخش دوم : اقسام تربیت
به عقیدهء علمای تربیت ، دو نوع تربیت داریم:
الف) عمدی ب) غیر عمدی.
الف) تربیت عمدی : در این نوع تربیت فرد یا افرادی شیوهء خاصی از تربیت را دربارهء فردی اعمال می کنند.مثلاً وقتی که مادر دست کودک خود را گرفته و به آرامی به او راه رفتن یاد می دهد، می گویند:مادر او را در امر راه رفتن تربیت کرد.
ب) تربیت غیر عمدی: به تربیتی گفته می شود که بدون طرح و نقشهء قبلی انجام گیرد. مثلاًوقتی که کودک نزاع و درگیری را می بیند به طور ناخواسته تهاجم و پرخاشگری را یاد می گیرد.
برخی از روانشناسان برای تربیت تقسیم دیگری بیان کرده اند ، این گروه تربیت را به دو دستهء تربیت جنسی و تربیت مذهبی تقسیم کرده اند:
الف) تربیت جنسی : چنین به نظر می رسد که غریزهء جنسی مربوط به دوران بلوغ است ،اما در واقع این موضوع از خردسالی همراه با کودک بوده و کودک همواره نیازمند تربیت و هدایت است.گواه این موضوع وجود نوجوانان نابالغی است که به انحرافات جنسی گرایش پیدا کرده اند. رغبت به خودنمایی، لذت بردن از نوازش، لمس اعضای بدن و...همه ازنشانه های غریزهء جنسی در فرد است.
البته اوج این حالت در سن بلوغ است، ولی آغاز آن در سن 6-5 سالگی می باشد.در سن 6-5 سالگی کودک سؤالاتی را نسبت به اعضای بدن خود از پدر و مادر می پرسد و آنها نیز باید جواب قانع کننده ای را به او بدهند و او را با مسائلی که برایش اتفاق می افتد، آشنا سازند.اسلام غریزهء جنسی را پلید نمی داند بلکه آن را عاملی برای استحکام زندگی زناشویی، نعمت و موهبت الهی و بقای نسل آدمی می داند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین چه راهکارهایی را برای تربیت جنسی باید انجام دهند؟
از جمله راهکارهایی که والدین می توانند انجام دهند عبارتند از:
مادران در هنگام نظافت بچه ها به این نکته توجه داشته باشند که در حضور کودک دیگر نباشد.
نباید از زمان کودکی، با اندام های تناسلی و حتی ران های بچه بازی کرد.
نباید کودک را با کودکان دیگر در محیط های خلوت تنها گذاشت.
پدر یا سایر بزرگترها نباید دختر بچه 6ساله به بالا را روی زانوی خود بنشانند.
نباید اندام دختر بچه ها در معرض دیگران عریان باشد.
پس از ذکر مطالب بالا ، محیط نیز در هدایت غریزهء جنسی مؤثر و دارای اهمیت خاصی است.
قران کریم در سورهء عنکبوت آیه45 می فرماید:
« ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر»
قران نمازرا عامل دوری از فحشا و اعمال زشت معرفی می کند.کسی که تربیت جنسی صحیحی داشته باشد، در آینده مشکل ساز نخواهد بود.
ب) تربیت مذهبی : کودکان عناصر پاکی و پذیرش و صمیمیت هستند، خوب و بد را از پدر ومادر یاد می گیرند و به هر راهی که پدر و مادر دعوتشان کنند، به هما ن راه پا می گذارند.اگر آنان را با روحیهء خداترسی پرورش دهیم، طبیعی است در آینده افرادی خیرخواه ، مسالمت جو و مطیع خواهند شد و اگر آنان را رها کنیم ،خام و هرزه بار می آیند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین باید چه راهکارهایی رابرای پرورش روحیهء مذهبی کودکان بکار گیرند؟
پدر و مادر باید خود بر اصول استوار دین پایبند باشند.
گر پدر و مادر نسبت به نماز و روزه و حجاب تأکید دارند، به همان نسبت هم به ادب و نرم زبانی نظافت هم تأکید داشته باشند و هیچ گاه افراط نکنند.
محیط خانواده و اجتماع نیز باید همسو باشد، اگر تضادی بین خانواده و اجتماع وجود داشته باشد، تربیت مذهبی طفل ضعیف می شود.
شیوهء فراخوانی نیز باید حساب شده و با برنامه ریزی قبلی باشد.هیچگاه کودک را وادار به انجام کاری نکنیم بلکه اجازه دهیم با میل قلبی اش آن کار را انجام دهد، تا در ذهن فرزند ملکه شود.
در نظر گرفتن روحیات فرزند و استعدادهایش ضروری است و علاوه بر این باید از روش مستقیم جداً پرهیز کرد.
در هر برنامه تربیتی ، تنها فاعلیت کافی نیست بلکه روح پذیرش و قابلیت نیز شرط می باشد.خداوند در سوره تکویر آیه 28 می فرماید:
«لمن شاء منکم ان یستقیم»
قران مایهء بیداری است برای آنها که می خواهند به راه راست بپیوندند.
بخش سوم : عوامل مؤثر در تربیت
عوامل مؤثر در تربیت به دو دسته تقسیم می شوند :
الف) عوامل انسانی ب) عوامل غیر انسانی
فصل اول : عوامل انسانی مؤثر در تربیت عبارتند از :
الف) مادر ب) پدر ج) خواهر و برادر بزرگتر د) معلم و اعضای مدرسه ه) افراد اجتماع و) معاشران ز) خویشان و بستگان ح) رهبران اجتماع
الف ) مادر :
بخاطر اینکه کودک مدت زمان بیشتری را با مادر می گذراند، مادر بر روی کودک هم از نظر وراثت و هم محیط تأثیر می گذارد. از طریق وراثت : بعضی از صفات ارثی از طریق ژنهای مادر به کودک منتقل می شود.از طریق محیط : کودک 9 ماه در رحم مادر قرار دارد، حجم رحم ، فشار رحم ، سلامتی یا بیماری مادر ، غذای مادر و...در دوران حمل بر کوک تأثیر گذار است. پس از تولد نیز کودک مدتها در آغوش مادر است و اولین کلمات را مادر به او یاد می دهد.
ب ) پدر :
پدر از نظر کودک مظهر قانون و عدل و انصاف است و می تواند پناهگاه خوبی برای خانواده باشد. مشی پدر،مهر و انصاف او ،ظلم و ستم و قدرت و ضعف پدر در رفتار و آینده اش اثر می گذارد.
ج ) خواهر و برادر بزرگتر :
اگر در خانه ای کودک 4-3 ساله باشد و نوزادی به دنیا آید ، چون توجه پدر و مادر بیشتر به سمت نوزاد است، در کودک این احساس بوجود می آید که بین او و نوزاد تازه متولد شده تبعیض قرار داده اند و این تصور در او اثر سوئی دارد.
د ) معلم و اعضای مدرسه :
مدرسه خانه دوم کودک است. اخلاق و رفتار معلم، طرز فکر او، سطح فرهنگی و... همه در کودک تأثیر گذار است. اگر معلم از نظر دینی و مذهبی دچار مشکل باشد، کودک نیز از او تأثیر گرفته و از مذهب متنفر می شود.
ه ) افراد اجتماع :
در روابطی که کودک (فرزند) با افراد اجتماع دارد، از آنها تأثیر می گیرد و اگر آنها افراد سالمی باشند، تأثیری که کودک می گیرد درست و اگر بالعکس باشد، تأثیر منفی در بر خواهد داشت.
و ) معاشران :
معاشران گروهی هستند که ممکن است همسن کودک یا بزرگتر از او باشند ولی با او رفت و آمد می کنند، باهم بازی می کنند و در مدرسه کنار هم می نشینند.بررسی ها نشان می دهد که کودکان میتوانند تحت تأثیر معاشران قرار بگیرندو حتی این تأثیر در سه مورد بیشتر از والدین است :
1 ) زمانی که خانواده از محلی به محل دیگر کوچ کنند.
2 ) زمانی که کودک در مرز نوجوانی و بلوغ قرار می گیرد.
3 ) مواقعی که در خانواده آشفتگی و درگیری وجود دارد.
ز ) رهبران اجتماع :
یکی دیگر از عوامل مؤثر در تربیت، رهبران اجتماع هستند. منظور از رهبران اجتماع کسانی هستند که در جامعه نقش مهمی را ایفا می کنند. مانند پلیس.اگر شخصی از یک پلیس تخلفی را ببیند، نسبت به پلیس و جامعه بدبین می شود.
فصل دوم : عوامل غیر انسانی نیز عبارتند از :
عامل غذا، دارو، جغرافیایی، طبیعی، شغلی و...
در این جا به ذکر خاطره ای از دکتر محمد حسین طباطبایی، معجزه قرن می پردازیم: پدر محمد حسین طباطبایی می فرمایند: در سفری که به مشهد داشتیم، تعداد 300 نفر از اساتید قران حضور داشتند. از محمد حسین پرسیدند: به نظر شما مهمترین عامل تربیت کودک چیست؟ ایشان با تأمل جواب دادند:
"فطوعت له نفسه قتل اخیه "یعنی نفس قابیل او را ترغیب یا تشویق به قتل برادرش هابیل کرد. همه سکوت کردند و نتوانستند بین سؤال و جواب ارتباط برقرار کنند.
بعد از لحظاتی مراد ایشان را فهمیدم؛ ایشان می خواستند بگویند که مهمترین عامل تربیت کودک، تشویق است. آن چه از این خاطره فهمیده می شود این است که اگر کودک را مورد تشویق قرار دهیم، اثرات مفید و بهتری در تربیت او خواهد داشت.
آنچه از مطالب بخش سوم بدست می آید این است که تربیت در خانواده نقش مهمی را ایفا می کند و اگر خانواده ای سالم باشند، فرزندان آن خانواده نیز در اجتماع حضوری سالم خواهند داشت.
بخش چهارم : مراحل تربیت
روان شناسان و علمای تعلیم و تربیت دوران عمر را به اقتضای نیازهای جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی و... به دوره های مختلف تقسیم کرده اند ، معروف ترین این مطالب عبارتند از:
1- دوران جنینی – کودکی از تولد تا 11 سالگی
2- دوران نوجوانی 17- 11 سالگی
3- دوران جوانی 25 – 18 سالگی
4- دوران کهولت و پیری
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در کتاب مکارم الاخلاق مراحل تربیت را در سه قسمت بیان کرده اند :
1- دوره سیادت در 7 سال اول سید و آقاست.
2- دوره اطاعت در 7 سال دوم بنده و مطیع است.
3- دوره وزارت در 7 سال سوم وزیر و طرف شور است.
بخش پنجم : شأن و مقام پدر
فصل اول: ارزش تلاش و مجاهدت پدر
زحماتی که هر پدری متقبل می شود، از یک سو وظیفه دینی و از سوی دیگر وظیفه اخلاقی است. از نظر دینی کودکان و همسر برگردن پدر حقی دارند. از نظر اخلاقی نیز کودکان همانند مهمان هایی هستند که به دعوت پدر و مادر در این سفره که همان خانواده است حاضر شده اند. حالا که حضور پیدا کرده اند، پدر وظیفه دارد از این مهمان ها به خوبی و به وجه شایسته و نیک پذیرایی کند.
رسول گرامی اسلام محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»
آن کس که برای خانواده اش تلاش کند، همانند مجاهد نستوه و در حال جهاد است.
جهاد کردن فقط در هنگام نبرد و جنگ نمی باشد، بلکه تلاشی که پدر برای کسب لقمه حلال برای خانواده اش انجام می دهد نیز مانند جهاد است و خداوند اجری که به مجاهدین فی سبیل الله می دهد، همان اجر را به پدر نیز می دهد.
یک پدر نمونه، پدری است که بتواند روزی خانواده اش را از راه حلال بدست آورد واین روزی حلال در سرنوشت فرزندان بسیار مؤثر است. اگر دعائی را که فرزندان می کنند، برآورده شود همه اش از روزی حلالی است که پدر برایشان آورده است و فرزندان همیشه باید قدردان چنین پدری باشند.
فصل دوم : روایاتی در مقام پدر
در این جا به ذکر چند روایت از پیامبر و امامان معصوم (صلوات الله علیهم) می پردازیم :
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :
« احفظ ود ابیک لا تقطعه فیطفی الله نورک»
دوستی پدر خود را حفظ کن و رشته آن را مبر که خداوند متعال نور تو را قطع می کند.
آنچه که بنده از مضمون روایت متوجه شدم این است که آدمی همواره احترام و مودت پدر و مادر را حفظ کند و لحظه ای از احترام و مودت آنها کم نشود. اگر لحظه ای کم شود باعث می شود که خداوند متعال نظر لطف خود را از فرزند برداشته و دیگر نوری برای فرزند نباشد. منظور از نور در اینجا همان فرزندان آدم می باشند.
حضرت یوسف (علیه السلام) در هنگام ملاقات با پدر، چون از روی مرکب خود پایین نیامد خداوند نور نبوت را از او گرفت و در بعضی از منابع آمده است که حضرت یوسف به خاطر همین سهل انگاری کوچک دچار بی اولادی شد و از حضرت یوسف فرزندانی وجود ندارد.
قال الصادق علیه السلام :
« برو ابائکم یبرکم ابنائکم و غضوا عن النساء یغض عن نسائکم»
به پدران خود نیکی کنید تا فرزندان شما هم به این سنت مقدس عمل کنند و به شما نیکی کنند و چشمهایتان را از زنان مردم ببندید تا از زنان شما چشم پوشی کنند.
آنچه که بنده از مضمون این روایت متوجه شدم این است که فرزند همواره باید به پدر خود نیکی کند و طبق آیه قرآن «و بالوالدین احسانا» (به پدر و مادر خوود نیکی کنید) همواره به والدین خود احسان و نیکی داشته باشد.
فصل سوم : اسلام و احترام پدر
اسلام برای پدرانی که وظیفه خود را به درستی انجام می دهند، ارزش و احترم قائل است. این ارزش و احترام به حدی است که در آیات قران پس از انجام وظیفه ، احترام به خدا و اطاعت از فرمانش از احترام به والدین یاد شده است.
در اینجا چند نمونه از موارد ارزش و احترام پدر را ذکر می کنیم :
اصل بر رعایت حکم پدر است و بدون اجازه او، جز در واجبات نمی توان گام برداشت.
فرزند وظیفه دارد بال رحمت و عنایت خود را در زیر پای پدر و مادر بگستراند.
فرزند حق اهانت به پدر را ندارد، حتی گفتن ا’ف.
حرمت پدر چون حرمت خداست و نمی توان آبروی پدر را زیر سؤال برد و شخصیت ا و را خدشه دار کرد.
حال این همه احترام برای پدری است که تمرین عظمت و لیاقت کرده باشد، عواملی که سبب بغض و نارسایی در رشد و حیات خود و کودک است از خود دور کند و برای صلاح و فساد فرزندش و جامعه بیندیشد.
بخش ششم : رابطه پدر بافرزند
فصل اول : اهمیت نقش پدر
پدر در جنین از دو لحاظ سهم دارد :
1- وراثت 2- محیط.
از نظر وراثت نیمی از کروموزوم های جنین از پدر و نیمی از مادر است. ممکن است پدر بیماری داشته باشد و از طریق کروموزوم ها به کودک نیز منتقل می شود. رفتار پدر الگو و غرور او کارساز است. شیوه محبت یا خشونت ، اتکای به نفس ، قاطعیت پدر و... همه برای کودک در س و آموزنده می باشد. رابطه پدر با فرزند باید بر اساس انس و تفاهم باشد، براساس اندیشه و تدبر، تحسین و تشویق، بکارگیری شیوه الگویی مناسب و همت گذاشتن برای سازندگی و رشد و شخصیت او باشد.
پدر از لحاظ محیط نیز نقش دارد. اگر پدر فردی پاک، شریف، مؤمن و متعبد باشد کودک از او تأثیر می پذیرد و اگر پدر آلوده باشد ناخواسته کودک نیز آلوده خواهد شد. طرز فکرها، فلسفه ها، ادبیات و هنر، اخلاق و رفتار و جرائم و انحرافات، مواضع سیاسی و اقتصادی همه در کودک مؤثر است و شخصیت کودک را تحت تأثیر قرار می دهد.
بخش هفتم : تصور کودک از پدر
طفل از زمان تولد تا حدود دو ماهگی شدیداً وابسته به مادر است و مادر را مرکز آرزوها و آمال خود می داند. به تدریج که کودک وارد دو ماهگی می شود، پدر وارد زندگی و ذهن و تصور او می شود. کودک این را در می یابد که پدر برای او پناهگاه است، معلم است، رهبر و قانونگذار است.
تصور اینکه پدر از مادر کم اهمیت تر است از جهاتی درست است اما در مواردی نیز نقش پدر مهم تر از مادر می باشد. تجسم عالم شعور، مظهر عقل و دانش در خانواده در قبضه پدران است و طفل پدر را به این گونه می شناسد.
کودک به تدریج که بزگتر می شود تصوراتی از پدر را در ذهن خود پرورش داده و آنها را پروبال می دهد. از جمله تصوراتی که کودک از پدر خود دارد عبارتند از :
الف ) چهره برجسته خانواده ب ) همانندی با پدر ج ) ضامن رفع نیازها د ) عامل تأمین امنیت
ه )مرکز دانایی و اندیشه.
الف ) چهره برجسته خانواده : کودک در سن 3-2 سالگی پدر را بزرگترین شخصیت و عاقل ترین افراد می داند. اگر کسی علیه پدر چیزی بگوید، ا و از پدر خود دفاع می کند. کودک در خانه با پدر رفتاری رسمی دارد و بیشتر اوقات از کانال مادر با پدر ارتباط برقرار می کند.
ب ) همانندی با پدر : از نظر روان شناسان، کودک 6-3 ساله مخصوصاً پسر بچه ها پدر را الگوی خود قرار می دهند. پدر از نظر کودک سمبل قدرت است. ضامن خانواده است و همه آرزوی کودک این است که مثل پدرش باشد.
ج ) ضامن رفع نیازها: پدر از نظر کودک ضامن رفع نیازهاست. هر چیزی را که اعضای خانواده احتیاج دارند ، پدر تهیه می کند، کودک در سایه پدر، نیکو پرورش می یابد. هر چقدر سن کودک بیشتر شود، دید او نسبت به ضمانت پدر بیشتر می شود بطوریکه در سنین نوجوانی مادر را عامل مهر و محبت و پدر را عامل تأمین زندگی و انضباط می داند.
د ) عامل تأمین امنیت : اگر خطری برای کودک پیش آید به پدرش پناه می برد.
ه ) مرکز دانایی و اندیشه: پدر نماینده دنیای خارج کودک است، مرکز دانایی و آگاهی است. کودک گمان داردکه پدرش در همه اصول و قواعد داناست.
منبع: http://.mihanblog.com
هنر گفت و گو در زندگی زناشویی
یکی از لذت بخش ترین تجربیات زندگی مشترک این است که حرف مبهمی را بزنید و بدانید که همسرتان دقیقاً منظور شما را می فهمد. توانایی در صحبت خودمانی، ایماء و اشاره، نکته پرانی و چشمک زدن و نظایر آن، نشانه ی نزدیکی و صمیمیت است. گفت و گویی که پایان خوش دارد نشانه صمیمیت است. طرفین می دانند که دیگری چه می گوید و تدریجاً از این که می توانند آزادانه حرف بزنند و منظور یکدیگر را بفهمند لذت می برند.
اما در ازدواج های ناموفق ، لذت گفت و گو در فضای شکایت ها و گله مندی های خشمگینانه و سوءتفاهم ها گم می شود و جای اشارات دلنشین ابروها و چشمک های خوشایند را نگاه های خیره و اشارات انتقادی و بهانه گیری ها و تهدیدها پر می کند. چه اتفاقی می افتد؟ چرا صحبت های دلنشین از دست می روند؟ مسئله اینجاست که به مرور شیوه های متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهای متفاوت و سوءتفاهم ها روی هم انباشته می شوند و آهنگ دلپذیر صحبت را تغییر می دهند. برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید.زن و شوهر ممکن است هنگام صحبت علی رغم حُسن نیت به بیراهه بروند. به جای صحبت نرم و ملایم ، با هم مشاجره کنند و چون یکی از آنها به قصد سبک کردن فضای سنگین صحبت، به شوخی حرفی بزند، دیگری چنان واکنش نشان دهد که انگار در شوخی هم قصد و شری در کار بوده است. در این شرایط هر اقدامی برای تلطیف فضای صحبت، نتیجه معکوس می دهد. هم صحبتی زن و شوهر با هم، برای رشد و بقای احساس صمیمیت آنها نقش قطعی دارد. متأسفانه «بسیاری از زوج ها» و شاید بتوان گفت «اغلب» آنها از مهارت های لازم برای گفت و گو با یکدیگر برخوردار نیستند و بی آنکه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردی و تکدر خاطر می شوند.در این جا به چند نمونه از مسائل و مشکلاتی که بر سر راه گفت و گوی مؤثر همسران وجود دارد اشاره می کنیم:
1- مسئله: «نمی توانم با همسرم صادق باشم.»
2- مسئله: «نمی توانم خودم باشم» بسیاری از اشخاص مدعی هستند که نمی توانند با همسرشان راحت صحبت کنند، باید احتیاط کنند مبادا حرفی بزنند و همسرشان را ناراحت کنند. زنی شکایت می کند که «وقتی به شوهرم حرفی می زنم واکنش بسیار بدی نشان می دهد. باید مواظب باشم، باید روی کلماتم فکر کنم.»
سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند. برای آموختن شیوه های جدید صحبت با همسر خود،کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید، ساده نیست. در این صورت برای ایجاد تغییر باید تلاش بیشتری کنید. شکستن عادت ها ساده نیست، اما با یاد گرفتن الگوهای جدید می توانید بدون کنترل و به طیب خاطر با همسرتان حرف بزنید.
3- مسئله: «همسرم مرتب سر من داد می کشد» به اعتقاد بعضی ها بلند صحبت کردن همسر، نشانه عصبانیت و حتی ضعف اخلاقی است. در این مورد زن و شوهر می توانند با گفت و گو، مسئله بلند صحبت کردن را حل کنند. زن یا مردی که از صدای بلند همسرش رنجیده ، باید این احتمال را در نظر بگیرد که ممکن است بلند صحبت کردن همسرش را اشتباه تفسیر کرده باشد. از سوی دیگر همسر نیز می تواند لحن صدای خود را ملایم تر کند. راه حل بهتر این است که کسی که از صدای بلند همسرش ناراحت می شود نسبت به آن حساسیت نشان ندهد. می تواند به ملایمت اعتراض کند، اما رنجشی به دل نگیرد.
4- مسئله: «شوهرم فقط به خودش فکر می کند و به صحبت های من گوش نمی دهد» بسیاری از زن ها از شوهرانشان انتظار دارند که از احساسات خودشان حرف بزنند، این موجب می شود که آنها نسبت به شوهرانشان احساس صمیمیت بیشتری کنند. واکنش احساسی زن و مرد نسبت به فراز و نشیب های زندگی، به آنها احساسی از وحدت و انسجام می بخشد. بسیاری از نویسندگان، احتیاط در ابراز احساسات از سوی مردها را یکی از اشکالات عمده آنها می دانند. بسیاری از زن ها هم درباره همسرشان همین نظر را دارند: «شوهرم مثل آهن سرد و خشک است. اگر احساساتش را بروز می داد خیلی بهتر می شد.» اما اغلب شوهرها، احتیاط در ابراز احساسات را دلیل نقص و ضعف نمی دانند. مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.
5- مسئله: «با هم صحبت می کنیم اما صحبت ما سرد و بی روح است» مسئله این است که طرفین موضوعات مورد علاقه یکدیگر را طرح نمی کنند. از آن گذشته طراوت و شادابی گفت و گوهای اوایل آشنایی، دیگر وجود ندارد و طرفین اقدامی برای جلب نظر یکدیگر صورت نمی دهند. دلیل دیگر این است که زن و شوهر نتوانسته اند گفت و گو برای حل مشکلات را از مکالمات خوشایند جدا کنند. بنابراین وقتی یکی از آنها با یک تعریف محبت آمیز شروع می کند، دیگری ممکن است فرصت را برای طرح یکی از گرفتاری های خود مناسب بپندارد، در نتیجه گفت و گوی محبت آمیز و لذتبخش کمیاب می شود.
مقررات و آداب گفت و گو
قانون شماره 1- با همسر خود هماهنگ شوید.
زن و شوهر برای این که بتوانند با یکدیگر ارتباط سازنده برقرار کنند باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند، زیرا در بسیاری از مواقع زن و شوهر با آنکه درباره ی موضوع واحدی صحبت می کنند اما روش صحبت آنها به قدری متفاوت است که نمی توانند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن یا شوهر قصد تسکین ناراحتی همسر خود را داشته باشد، اما بر شدت ناراحتی او بیفزاید. متأسفانه بسیاری از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبه رو هستند. بعضی خواسته هایشان را چنان طرح می کنند که به درک طرف مقابل منجر نمی شود؛ عقاید خود را مبهم طرح می کنند، از طرح موضوع اصلی طفره می روند ، حاشیه می روند و با این حال خیال می کنند که همسرشان موضوع را دقیقاً و آن طور که هست درک می کند. یکی بیش از حد وارد جزئیات می شود و دیگری به قدری در کلمات صرفه جویی می کند که کلامش تفهیم نمی شود و هر دو بر این باورند که به تفاهم میان خود کمک می کنند.
گاه به نظر می رسد که اصولاً به دو زبان متفاوت حرف می زنند. در این شرایط، هرگز عجیب نیست که زن و شوهر، هر دو ناراحت شوند، زیرا هر کدام بی خبر از تفصیر خویش، دیگری را به دیر فهمی و سرسختی متهم می کند.
(توجه داشته باشید که همسر شما با گفت و گوی خود ، گاهی فقط به حمایت شما و گاهی نیز به راهنمایی های عملی شما نیاز دارد، پس باید نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشید تا راه های مناسب ارتباط با همسرتان را پیدا کنید.)
قانون شماره2 - با علاقه گوش بدهید.
گاهی اوقات زن شکایت می کند که شوهرش به حرف های او گوش نمی دهد و حال آنکه شوهر در مقام اعتراض مدعی است که همه حرف های او را شنیده است. بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که در این زمینه اختلاف جنسی مشهودی وجود دارد. زن ها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتی نظیر «آره»، «عجب» و تکان دادن سر، به گوینده می فهمانند که به حرف های او گوش می دهند و حال آن که مردها هنگام گوش دادن بیشتر سکوت می کنند.
گاه شما فراموش می کنید که گفت و گو مبادله اطلاعات و نقطه نظرهاست. صحبت کردن و جواب نگرفتن در حکم صحبت با دیوار است. اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختیار می کنید احتمالاً می توانید به اشاره کردن و تکان دادن سر، عادت کنید و نشان دهید که به راستی گوش می دهید و همسرتان را از تردید بیرون آورید.
قانون شماره 3: از قطع صحبت اجتناب کنید.
قطع صحبت برای کسی که این کار را می کند احتمالاً طبیعی به نظر می رسد اما ممکن است در کسی که صحبت او قطع می شود ایجاد نارضایتی و افکار منفی کند. «او به حرف هایم گوش نمی دهد، تنها می خواهد خودش حرف بزند.»
قطع صحبت هم مانند سایر عادات ممکن است بخشی از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالی کسی که صحبتش قطع می شود ارتباطی با خود محوری و مخالفت و غیره ندارد. در اینجا نیز زن و مرد رفتار متفاوتی نشان می دهند. مردها بیش از زن ها صحبت را قطع می کنند، اما قطع صحبت آنها مشمول زن ها نیست، یعنی با مردهای دیگر هم که صحبت می کنند همین سیاست را دارند. بنابراین زنی که برای قطع صحبت از سوی همسرش دلایل منفی می تراشد باید به خاطر داشته باشد که این رفتار ممکن است مربوط به طرز صحبت او باشد. اما با این حال کسی که صحبت را قطع می کند باید به انتظار پایان صحبت بپرد و صبر کند. ممکن است مردی با تأنی و با جملات فاصله دار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بی قرار است مرتب به میان صحبت پریده، رشته کلام را قطع کند. در این شرایط ممکن است مرد عصبانی شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد. غافل از این که رفتار خانم او دلایل عمیق تری دارد. مردها در مقایسه با زن ها اغلب خویشتن نگری کمتری دارند و احتمالاً به قدر زن ها از احساسات خود، آگاه نیستند. مردی که به احساسات خانمش توجه می کند، نسبت به احساسات خودش هم حساس می شود.
قانون شماره4: ماهرانه سؤال کنید.
سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهایت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضی ها طبیعتاً کم حرف هستند، در برخورد با این اشخاص می باید زمینه صحبت را فراهم نمود. گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند به گونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما یک پرسش نابهنگام، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند. در برخی از مواقع، لحن عتاب انگیز و یا پرخاشگرانه سؤالات مسئله ساز می شود: «چرا دیشب دیر آمدی؟»، «چرا این همه به خودت رسیده ای؟ » در بسیاری از موارد سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند تولید اشکال می کنند، علتش این است که این قبیل سؤالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعی قرار می دهد. با آنکه ممکن است سؤال کننده صرفاً برای کسب اطلاع سؤال کرده و منظور دیگری هم نداشته باشد، استفاده از کلمه «چرا» در شروع یک جمله سؤالی احتمالاً شما نت ها و خطاب های پدر و مادر در دوران کودکی را تداعی می کند: «چرا دیر کردی؟»
از آن گذشته سؤالاتی که با «چرا» شروع می شوند، اغلب بی اعتمادی و یا حتی سوء ظن را تداعی می کند. می توان برای اجتناب از این مشکل ، سؤالات را به شکل دیگری مطرح کرد مثلاً به جای «چرا دیر کردی؟» می توان پرسید «مشکلی پیش آمده که دیر به منزل برگشتی؟» در این صورت همسرتان از این که شما نگران او هستید و یا دوست دارید در جریان مشکلات او قرار گیرید خوشحال خواهد شد.
قانون شماره 5: سیاست و نزاکت به خرج دهید.
شاید در ظاهر رعایت این قانون در روابط زناشویی عجیب به نظر برسد اما در عمل، هر کس حساسیت هایی دارد و حتی نزدیک ترین اشخاص ممکن است احساسات ما را جریحه دار کنند. برخی از اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضی دیگر به طرز صحبت خود با سایر اعضای خانواده حساسیت دارند. اگر با همسر خود صحبت می کنید، از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» یا «بی ملاحظه»، «لجباز» و غیره خودداری کنید. این برچسب ها با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر گفت و گوی شما را تیره می کند. از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژه ها معمولاً اشتباه هستند. چون به ندرت همسری پیدا می شود که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند.
- حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید . مثلاً به جای این که بگویید «تو هرگز به من کمک نمی کنی» بگویید «اگر در شستن ظرف ها به من کمک کنی بسیار ممنون می شوم».
- ذهن خوانی نکنید، احتمال این که ذهن خوانی اشتباه باشد، زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می سازید. اگر فکر می کنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است به او بگویید «احساس می کنم از من دلگیر هستی» تا او برای شما توضیح دهد.
صحبت با همسر خود، کلمات را با سیاست و با رعایت همه جوانب ادا کنید، سعی کنید لحن خوشایندی داشته باشید. می توانید اگر خواستید یاد صحبت های مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بیفتید. استفاده از این طرز صحبت در مناسبات زناشویی، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آمیز دارید.
اگر شنونده صحبت های همسرتان هستید این اصول را رعایت کنید
- زمینه های توافق را پیدا کنید. ببینید با کدام یک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید« بله قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است.»
- مضامین منفی صحبت های همسرتان را ناشنیده بگیرید، بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت در بیان مسئله مبالغه کند. به «علت» عصبانیت توجه کنید و انتقادها و سرزنش ها را نادیده بگیرید.
- مطمئن شوید که منظور همسرتان را درک کرده اید، در غیر این صورت از او سؤال کنید . مثلاً: «فکر می کنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالت های مادرم را تحمل کنی. درست است؟»
از گفتن «متأسفم» ترسی به دل راه ندهید. روابط زناشویی ایجاب می کند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدر خاطر همسرتان را فراهم کرده اید در مقام پوزش برآیید و تأسف خود را به او اطلاع بدهید.
منبع:http://motaharfamily.com /
چگونه مردان را به سخن واداریم؟
نمیدونم به چی فکر میکنه چون اون هیچ وقت در مورد احساسش با من حرف نمیزنه."
ایـن جمله بـه گوشتان آشنا است؟ برای اکثر زنان، واداشتن شوهرشان بـرای اینکه احساسات درونی خود را با آنها در میان بگذارند، کار مشکلی به نظر میرسد. در این شرایط زن احساس میکند که ناموفق بوده و برای مرد سوء تعبیر پیش میآید. اما در این میان موضوعی وجود دارد که اغلب زنها از آن بیاطلاع هستند. مردها میخواهند صحبت کنند. تحت شرایط مناسب، آنها سرتاسر شب به صحبت میپردازند. اکثر مردان نیاز دارند که با همسرشان درد دل نموده و کمی سبک شوند. اما رمز و راز واداشتن همسرتان برای بیان احساساتش چـیسـت؟
راز شماره 1 مردان حقیقی از عدم پذیرش وحشت دارند
واقعا این درست است. اغـلب مـردها احساس میکنند که زنها در مورد آنها بسیار منتقدانه رفتار مینمایند و نگران این هستند که نکند بعد از بیـان آنچـه کـه در ذهنشان میگذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به عـلت عـدم پذیرش او تحقیر شوند. برای زنها مهم است بدانند کـه نفس و شخصیت یک مرد شکنندهتر از نفس و شخصیت آنها بوده و آسانتر مورد تهدید قرار میگیرد. این موضوع به خصوص زمانی که یک مرد در رابطهای نـزدیک و صمیمانه بـا همسرش قـرار گرفته است بیشتر نمود پیدا میکند؛ او مشتاق تصدیق و عکسالعملهای مثبت همسرش بوده و دوست دارد بداند که موجب خشنودی او شده است. بنابراین اگر مردی احساس نماید که شما تصمیم دارید در موردش قضاوت کنید، و یا به دلیل گفتـههـایش به گونهای متفاوت به او نگاه کنید، مطمئن باشید که وی صحبت نخواهد کرد.
داوری کردن در مورد شریک زندگی به معنای اجازه دادن به او بـرای بیان ذهنیاتش نبوده و شما را مشتاق برای شنیدن حرفهای او نشان نخواهد داد. منـظور این نیست که شما نظر و ایدهای نداشته باشید و یا نتـوانید آن را در فرصـتی بیان کنید. یک مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس کند به دلیل آنچه کـه هست مورد پذیرش حقیقی قرار گرفته، نه به دلیل آنچه که ممکن است شما دوست دارید باشد. صبر و بردباری نمایید. اگـر عـجـولانـه تـوسط پیشنهاد دادن نقطه نـظرات خـود با گفتن جملاتی از قبیل "خوب، اشتباه میکنی، من قبول ندارم" یا "از کجا این فکر مسخره بـه ذهنـت رسیــده"، در برابر عقاید او عکسالعمل نشـان دهیـد، هـر مـردی از سـخـن گفـتن بـاز خواهد ایستاد. آنها نگران آن هستند که مبادا حرفی بسیار خصوصی از دهانشان خارج شـود کـه مطابق با تصور ذهنی شما از آنها نبوده و یا تصویری که بروز از خودشان در ذهن شما ایـجاد کردهاند را مخدوش کند.
راز شماره 2 شما نیز درون خود را آشکار کنید
بین زوجین بیان احساسات درونی باید به صـورت متقـابـل انـجام بگیرد. هر فردی دارای مشکلات، دغدغهها و مسایل پنهانی در صندقچه قلبش میبــاشد. بسیاری از مردان تصور میکنند " اگر این مسـایـل را به او بگویم، ترکم خواهد کرد." شما مجبورید نشان دهیـد کـه جـریان ایـن نیست. به این منظور برای او از خود چیزی را فاش کنید که نشان دهد به همان اندازهای که او به شما اعتماد دارد، شما نیز به او اعتماد دارید.
هنگامیکه او شروع بـه بـیان احساسات دورنی خود میکند، به آنچه که میگوید گوش فرا داده، قدمیبه جلو بـرداشته و در عـوض پیشنهادی مثبـت ارایـه دهیـد. بعد از اینکه وی مسالهای خصوصی را ابراز نمود، چیزی شبیه این بگوید "خوب، اینکه چیز بدی نیست من بدتر از اینها بودم." یا "من واقعا آن چیزی که اتفاق افتاده را تحسین میکنـم." و آن چیزی از داستان را که واقعا میپسندید انتخاب کنید. (از مسایل ساختگی دوری کنید چون موضـوع لوس شده و تبدیل بـه دست انداختن خواهد شد. مردم همیشه میتوانند متوجه شوند که کسی آنها را دسـت انـداخـته و این موضوع هیچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهید بداند که شما جانبدار او هستید و با تجربیاتش تنها نخواهد ماند.
در حالی که عملا نشان میدهید، مطمئن شوید که از او طرفداری میکنید. بسیاری از زنها فقط به این دلیل به داستانهای شوهرشان گوش میدهند که به او بگویند که چقـدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداری شخص دیگری را میکنند. با ایـن حال مهم است که موضوع را از این نقطه نظر بنـگرید.
راز شماره 3 گذشته را فراموش کنید
آیـا تـا بـه حـال بـا شـوهـر خـود "گـفـتـگویی" داشـتـهایـد که به بگومگوهای مـربـوط بـه نارضایتیهای گذشته، اشتباهاتی که انجام داده، اذیت و آزارهایی که به شما روا داشته و آنچه که اکنون مدیون شما است، منتهی شده باشـد؟ چنین مـوضوعی تقریبا در هر رابطهای اتفاق میافتند اما واقعیت باقی میماند؛ مردها وقتی آمدنش را حس میکنند، آشفته حال شده و عقب مینشینند.
وقتی مردی از این وحشت دارد که صحبتهایش در آینده تـحـریف و سـوء تـعبـیر شده، به دیـگران گــفته شده و یا علیه خودش مورد استفاده قرار گیرد، بیان احسـاسـات بـرایـش غیر ممکن میشود و تنها راه عبور از این تله ارتباطی این اسـت کـه بدانید آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و هــر آنچه که او انجام داده و یا گفته، شما نیز درگـیـرش بودهاید. هیچکس خوب مطلق و یا بد مطلق نیست. در واقـع، به جای در نظر گرفتن یک فرد به عـنـوان شخصی بد یا خوب، بهتر است که نقشهای بازی شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نـقشهایـی که قدرت رها ساختن خود را از آنها نداریم، مورد توجه قرار داده شوند.
برای مثال؛ برخی از زنها عـاشق بازی نمودن با قربانی عشق خود هستند. آنها برای اعتبار بخشیدن و توجیه کردن احساسـات خودشان و نیز احساس قدرتـمندی در بـرابـر شریک زندگی خود، اشتباهات و خطاهای گذشته او را بهانه میکنند. در حقیقت ممکن است با این روش مدتی او را برای خود نگه دارند ولی آنچه که مشخص است این رابطه متزلزل بوده و در آستانه شکست قرار دارد.
اگر میخواهید این وضعیت تاسف بار زندگی زناشویی را تغیـیـر داده و یـا از آن پیشگیری کرده و به شوهرتان کمک نمایید تا راحت با شما حرف بزند، این راه را امتحان کنید؛ به سهم خود در شرایطی که پیش آمده مسوولیتی را به عهده بگیرید و ببینید که به چه نحو در مورد اتفاقی که روی داده مـمکن است دخیل بوده باشید. البته این موضوع به معنای مقصر دانستن خود نیست. به شرایط با دیدی باز بـنگرید. به روی تمام مسـایلی که او "درست،" و نه "غلط" انجام داده، تمرکز کنید. اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید، لیستی از آنچه که در رابطهتان عاید شما شده است و آنـچـه که شما در عوض نصیب شـوهـرتـان نـمودهاید، تـهیه کنیـد. بـه زمانهایی کـه شما نیز مرتکب کوتاهی و قصور شدهاید و به راههایی کـه هـر دوی شـما تـوسـط آن رشد یافته و تغییر کردهاید، توجه نمایید.
راز شماره 4 شنونده ای استوار و ایمن باشید
آیـا داشتن روابط صادقانه امکانپذیر است؟ فرض بر این است که همه افراد برای صادق بودن تلاش میکنند. حقیقت این است که تعداد اندکی چنین هستند و دلیل عمده عدم صداقت این است که عواقب و نتایج آن خوب و قابل توجه میبـاشد. اغـلـب مردان احساس میکنند که زنهـا میخواهد و نیاز دارند که دروغ بشنوند چون قادر به پذیرش صادقانه حقیقت نیستند. برخی از مردها تصور میکنند که از بیان حقایق زندگی خود به هـمسرشان وحشت دارند چـرا کـه باعث آشفتگی و اضطراب وی خواهد شـد. در واقـع، بسیاری از زنان برای کنترل شوهر و رابطه خود از احساساتشان استفاده میکنند. آنها پاسخهای بخصوصی را از شوهر خود طلب میکـنند و در صورتی که آن پاسخها را دریافت ندارند، احساس پریشانی خواهند نمود. سپس وقتی شوهرشان دهان نگشوده و صحبتی نمیکند، متعجب میگردند.
متاسفانه، بسیاری از زنان تصوراتی قدرتمند از چگونگی احسـاس و تـفکر یک مرد را نیز در سـر میپرورانند که این نـوع خـیـال پـردازی بـاعث ویرانی حقیقت شده و بـنـابـراین این گـونه بـه مردان اجازه میدهند که از طریق طرز برخوردهای مختلف متوجه شوند کـه نیازی به بیان حقیقت نداشته و آنها نیز تمایلی به دانستن حقیقت ندارند. واضح است؟ اکثر زنها در این مـورد مقصرند، امـا اشـتیاق بـرای گوش دادن به آنچه که او مجبور است بگویید سرآغاز یک رابطه کامل حقیقی محسوب میگردد. این باعث میشود تا یک مرد احـساس کند شریکی ثابت قدم دارد که در پستی بلندیهای زندگی همراه او خـواهـد بود.
اگر برای خروج از ایـن تصورات غیر واقعی آمادگی دارید، زمان آن رسیده که سه چیز را از خـود سـوال کنـید. چه میزان از حقیقت را میتوانید تحمل کنید؟ چقدر واقعا نیاز داریـد؟ آیا از شوهر خود میخواهید کـه تـصـویری خیالی بـرای شما باشید و آیـا مشتاقید به او اجـازه دهیـد حقیقی گردد؟ اینها سوالاتی بزرگ هستند. شاید نتوانید همین حالا تمام واقعیت را به یک باره دریابید، اما قطـعـا میتوانید عـضلات بردباری خود را پرورش داده و در مسیری مستقیم حرکت نمایید.
راز شماره 5 با خودتان صادق باشید- آگاه باشید
این پرسشی قدیمی ولی خـوب است؛ اگر با خودمان صادق نباشیم چگونه میتوانیم با دیگران صداقت داشته باشیم؟ بهترین روش کمک بـه هر مـرد برای بیان راحت احساساتش این است که ابتدا خود شما راحـت بـوده، طبـیعی رفـتـار نـمـوده صادق بوده و جو گرم و قابل پذیرشی ایجاد کنید. کسانی کـه در زنـدگی بـا آنها مـواجه میشویم انـعــکاس بـخشهای مختلف خودمان هستند و ما افرادی را جذب میکنیم که هر کدام به نـحوی ما را در عشق ورزیدن به بخش دیگری از خودمان یاری میکنند.
به همین دلیل است که عناوین مصرح شده در این مقاله را نه تنها در مورد مردان، بلکه باید در رابطه با خـودمـان هـم به کـار بـبـندیم. بــرای مثال؛ آیا شما قادرید از قضاوت درمورد خودتان بگذرید؟ آیـا نارضـایـتی حـاصـل از اشتـبـاهاتی کـه در گذشته مرتکب شدهاید را پایان میدهید؟ و آیا همیشه در انجام اشتباهاتی که مرتکب شدهاید پافشاری میکنید؟ وقتی با خود به این طریق رفتار مینـمایـیـد، طبیـعـتا با شریک زندگی خود نیز به همین مـنوال رفــتار خواهید کرد. اگر شما در جوانی همیشه مورد بدرفتاری قرار گرفته و یـا در برخی از مسایل احساس کمـبود نـمـوده بـاشید، احـتمـال دارد همیـن رویـه را در مــورد شوهرتان در پیش بگیرید.
آگاهی در اینجا نقش تعیین کنندهای دارد. اگر میخواهید فضای پویاتر و بازتری را بین خود و شوهرتان ایجاد کنید، فهرست دقیقی از نـحوه رفـتار و مراعات خود با خود و نحوه برخورد نـزدیکانتان در گذشته با خود را تهیـه کنـید. اگر صدمه دیدهاید، این فرصتی برای شما خواهد بود که تصمیم بگیرید دیگر زندگی خود را بر اساس معیارهای گذشته بنا نکنید. آن را تغییر دهید. تصمیم بگیرید در برابر خـود و کـسی کـه با او هستید، مهربان و پذیرا باشید.
گاهی اوقات ما در برابر فرد دیگری تسلیم میشویم به این انتظار که او نیز همین کار را انجام دهد. وقتی آن محقق نمیشود، خشمی پنهانی شروع به پیدایش میکند. چنین حالتی باعث بروز رفتارهای متناقص و عـدم صداقت با خود و دیگران خواهد شد. برای رسیدن بـه عدالت واقعی باید بدانید که به همان اندازهای که میبـخشید، بـه همان انـدازه هم به دست میآورید. وقتی به فردی احترام و توجهی مطلق را روا میداریـد، آن احترام و توجه را به خود نیز مبذول مینمایید. شما بهترین روش را در پیش گرفتهاید و اثرات و نتایج سودمنـد آن دیر یا زود نمایان خواهند شد. زمانی که با دیگران طوری رفتار میکنید کـه مـورد احترامتان است، درحقیقت حسی از ارزش و اعتبار را ایجاد مینمایید.
با خودتان صادق باشید و متوجه خواهید شد که این عمل مسری است. شریک زندگـی شما به همین منوال رفتارش را پیش خواهد گرفت. او به صورتی راحت و طبیعی صحبــت کرده و احساست واقعیش را ابراز خواهد نمود.
منبع: www.noandish.com
برای پدر شدن آماده باش (قسمت اول)
تولد نوزاد، رویدادی بزرگ در زندگی شماست. این لحظه، پایان 9 ماه انتظار و شروع یک زندگی جدید و آغاز رسمی روابطی جدید و صفحه نخست داستان زندگی یک عمر است. معمولا از هر 10 مرد 9 مرد مایل به حضور در لحظه وضع حمل همسرشان هستند.
نقش شما
نقش شما به عنوان پدر در هنگام زایمان همسرتان چیست و به خاطر چه کسی باید در اتاق زایمان حضور داشته باشید؟ به خاطر خودتان، همسرتان و یا نوزادتان؟ در واقع به خاطر هر سه. شما در اتاق زایمان شاهد بخشی از تاریخ زندگی خود هستید. در این موقعیت، شما حامی نزدیک ترین فردتان، در یکی از سخت ترین تجربیات جسمی و روحی او جهت تولد نوزادی که به طور مشترک به وجود آورده و پرورش داده اید، خواهید بود. ضمنا، شما به عضو جدید خانواده تان خوش آمد خواهید گفت. برای بسیاری از مردان، لحظه تولد نوزاد رویدادی تقریبا اعجازانگیز است، اما مشاهده همسر در حال درد کشیدن، می تواند ناگوار و غم انگیز نیز باشد، به ویژه اگر ندانید که دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
ایفای نقش پدر
برای آنکه نقش خود را به طور کامل ایفا کنید، باید از مکانیزم زایمان آگاهی داشته باشید. اگر بخواهید در حین زایمان مدام از همسرتان یا پزشکان و ماماها بپرسید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، کمکی به همسرتان نخواهید کرد. این گونه سوالات در چنین شرایطی، وقت همسرتان و کادر پزشکی را تلف خواهد کرد. همسرتان از شما انتظار دارد خواسته ها و احساساتی را که قبلا برای شما شرح داده، به آگاهی کادر پزشکی برسانید. ضمنا شما باید به همسرتان کمک کنید تا در این شرایط، بر ترس و اضطراب زایمان غلبه کند.
برنامه ریزی برای زایمان
ماماها و پزشکان، اغلب به زوج ها توصیه می کنند که برنامه ریزی مکتوبی قبل از تولد نوزاد انجام دهند تا هیچ چیز از قلم نیفتد. البته ممکن است اتفاقات پیش بینی نشده ای سبب تغییر برنامه شوند، اما مکتوب کردن برنامه به هر حال باعث آمادگی بیشتر شما برای پیشبرد این امر خواهد شد. از آنجایی که همسرتان زایمان را تجربه خواهد کرد، بدیهی است که خواسته های او در برنامه ریزی باید در اولویت باشند.
پس سعی کنید که حتما به این مساله توجه کافی داشته باشید. البته این برنامه ریزی، امری حدودی است و وقتی زایمان آغاز می شود، ممکن است همسرتان بخواهد برخی نظرات خود را تغییر دهد. در برنامه ریزی برای زایمان و تولد نوزاد، موضوعات زیر باید در نظر گرفته شوند:
فردی که زایمان را انجام خواهد داد، نظرات همسرتان، روش های تسکین درد مورد نظر همسرتان، انتخاب همسرتان برای نحوه وضع حمل، آن دسته اقدامات پزشکی که همسرتان نسبت به آنها رضایت دارد، انتخاب همسرتان برای اولین برخورد با نوزاد پس از تولد، نگرش همسرتان نسبت به تغذیه نوزاد با شیر مادر، تصمیم گیری در خصوص مشکلات پیش بینی نشده نظیر نیاز به عمل سزارین یا دیگر اقدامات برای تسریع روند زایمان.
نکات ویژه
دلایل خوب فراوانی برای حضور پدر در لحظه تولد نوزاد وجود دارد که برخی از آنها بدین قرارند: تولد نوزاد، لحظه ای فراموش نشدنی و تاثیر گذار در زندگی است، حمایت از همسر، کمک به همسر در برقراری ارتباط با کادر پزشکی، خوشامدگویی به نوزاد!
برخی چیزها که باید برای مراجعه به بیمارستان آماده شوند:
فهرستی از شماره تلفن بستگان و دوستان نزدیک، مقداری نوشیدنی و غذای سبک، دوربین عکاسی یا فیلمبرداری برای ثبت تصویر نوزاد بلافاصله پس از تولد.
ساک همسرتان باید حاوی این موارد باشد:
لباس راحت، سینه بند مخصوص شیردهی، نوار بهداشتی، لباس زیر راحت و مناسب، لوازم شخصی نظیر مسواک و خمیر دندان، حوله، برس، صابون و موارد مشابه.
لوازم مورد نیاز برای نوزاد
پوشک، لباس نوزادی، لباس گرم برای خروج از بیمارستان و رفتن به منزل، پتوی سبک.
آنچه که رخ خواهد داد
شما و همسرتان چه تصمیم بگیرید که زایمان در منزل انجام شود و چه بخواهید که این کار در بیمارستان صورت پذیرد، دست کم یک ماما را در کنار خود خواهید داشت. اگر زایمان در منزل انجام شود، شما عملا دستیار آن ماما خواهید بود. برای زایمان در بیمارستان، معمولا پزشکانی نیز در اتاق زایمان حضور خواهند داشت که البته آنان نیز مایلند شما تا جایی که ممکن است در زایمان همکاری داشته باشید.
حامی همسرتان باشید
ما با پزشکان تفاوت داریم، بنابراین ممکن است مایل باشیم نقشی حاشیه ای ایفا کنیم و همسرمان را برای زایمان به دست متخصصین بسپاریم. اما در چنین شرایطی نیز وظیفه ای بسیار مهم یعنی حمایت از همسر بر عهده شما خواهد بود.
حضور شما در هنگام زایمان سبب خواهد شد که همسرتان بتواند شما را که پدر نوزاد هستید، در میان چهره های ناآشنای کادر پزشکی ببیند. او ممکن است بخواهد با شما در خصوص توصیه های کادر پزشکی گفت و گو کند و آنها را با برنامه ای که قبلا به کمک یکدیگر تهیه کرده بودید، مقایسه نماید. ممکن است لحظاتی وجود داشته باشند که آنچه به گفته کادر پزشکی روش بهتری برای انجام زایمان است، با آنچه همسرتان حس می کند متفاوت باشد، در چنین شرایطی به حرف همسرتان گوش کنید. از او حمایت نمایید و خواسته ها و نظراتش را به کادر پزشکی منتقل سازید. مشاهده درد کشیدن آنکه دوستش دارید ممکن است ناراحت کننده باشد، اما به خاطر داشته باشید که درد، بخش طبیعی از زایمان است. غریزه حمایتی شما ممکن است سبب شود که به کادر پزشکی فشار آورید تا اقدامی جهت تسکین درد همسرتان به عمل آورند، اما بهتر است قدری تامل کنید و به این موضوع بیندیشید که تحمل این لحظات به تولد نوزادتان منجر خواهد شد. پس بهتر است با تشخیص صحیح موقعیت، خونسردی خود را حفظ کنید.
راه های کمک به همسرتان در حین زایمان
زایمان می تواند فرآیندی طولانی و خسته کننده باشد و هنگامی که همسرتان در حال انجام آن است، راه های زیادی وجود دارند که شما به او کمک کنید و تشویقش نمایید. برخی از آنها بدین قرارند:
پشت او را بمالید تا درد ناشی از انقباضات را تسکین دهید، خود را تکیه گاه او قرار دهید تا بتواند وضعیت هایی که باعث تسکین درد می شوند و آنها را در کلاس های دوران بارداری فرا گرفته، قرار گیرد، پیشانی او را پاک کنید و نوازش دهید، تشویقش کنید و به او کمک نمایید تا نفس عمیق بکشد، اگر میل داشت، قدری نوشیدنی به او بدهید، موسیقی آرام بخشی برای او پخش کنید، از طریق گفت و گو با او، حواسش را از درد پرت نمایید، زمان انقباضات او را مورد توجه قرار دهید، فرم های ضروری بیمارستان را پر کنید.
سوپاپ اطمینان باشید!
در طی زایمان ممکن است در لحظاتی درد همسرتان آنقدر زیاد شود که او متانت خود را از دست بدهد و بر سر کسی فریاد بکشد. او ممکن است این کار را با کادر پزشکی بکند. البته آنان تجربه کافی در این خصوص دارند و می دانند که این عمل، خارج از اراده خانم ها در حین وضع حمل است. همسرتان ممکن است بر سر شما نیز فریاد بکشد، پس انتظار و آمادگی آن را داشته باشید. شما باید در واکنش به چنین رفتاری، سخنانی آرامش بخش و تشویق کننده به همسرتان بگویید. باید بدانید که فریاد کشیدن همسرتان بر سر شما، به دلیل صمیمیتی است که او نسبت به شما دارد.
پس از تولد نوزاد
وقتی نوزاد شما به دنیا آمد، ماماها یا پرستاران او را تمیز خواهند کرد و پس از دقایق کوتاهی او را به شما خواهند داد. معمولا زمانی که همسرتان در حال دریافت مراقبت های پزشکی (مثل جداسازی جفت) است، نوزاد تحویل شما داده خواهد شد. غیر ممکن است که در چنین لحظه ای شما احساساتی نشوید. از بروز عواطف و احساساتتان شرم نکنید. کادر پزشکی در گذشته پدران زیادی را دیده اند که همگی آنها احساساتی مشابه شما داشته اند. پیوند شما با نوزاد از همین لحظه آغاز می شود. کادر پزشکی به سرعت کارهایشان را انجام می دهند و محل را ترک می کنند تا شما و همسرتان با نوزاد تنها باشید. قدر این لحظات گرانبها را بدانید و آن را از دست ندهید. ممکن است همسرتان بخواهد در خصوص زایمان با شما سخن بگوید، یا از آنچه شما دیده اید و تجربه کرده اید، اطلاع حاصل نماید. شاید هم فقط از شما بخواهد که با هم به نوزاد دوست داشتنی کوچکتان خیره شوید.
یک وقفه عجیب
اگر زایمان همسرتان پیچیده و همراه با عوارضی باشد، یا او تحت عمل سزارین قرار گرفته باشد، ممکن است مجبور باشد مدتی در بیمارستان بماند تا بهبود نسبی حاصل کند. شما هم خسته اید و ممکن است بخواهید به منزل بروید تا استراحت کنید. از این بابت ناراحت نباشید. قطعا به زودی انرژی کافی به دست خواهید آورد. اگر بچه های دیگری هم داشته باشید، آنها به محبت و توجه ویژه شما در این برهه نیازمندند.
منبع:ماهنامه دنیای سلامت شماره ی 29
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.