تیک های عصبی
تیک، یکی از شایع ترین مشکلات روانی است که به گفته کارشناسان دلایل شیوع آن چندان مشخص نیست، ولی تخمین زده می شود بین 5 تا 25 درصد کودکان در سنین مدرسه نیز نوعی از اختلال تیک را تجربه می کنند.
تیک ها حرکات غیرطبیعی ناگهانی، مکرر، سریع و هماهنگی هستند که معمولا به راحتی قابل تقلید هستند.
حرکات به صورتی مشابه مکررا رخ می دهند و بیمار قادر است به صورتی ارادی برای مدتی کوتاه آن ها را مهار کند، اما این امر ممکن است سبب اضطراب بیمار شود.
تیک ها در نتیجه فشار روانی تشدید می شوند و حین فعالیت های ارادی و تمرکز فکری کاهش یافته و در خواب از بین می روند.
دکتر علیرضا پیرخائفی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه، تیک ها را فعالیت های حرکتی - صوتی می داند که به صورت ناگهانی اتفاق می افتند و در آن، فرد توان مقاومت خود را از دست داده و ظاهرا مقابله با آن هیچ فایدهای نخواهد داشت.
وی، پریدن گوشه چشم، پرش در ناحیه گردن و حرکات اضافه در شانه را از تیک های حرکتی می داند و در خصوص تیک های صوتی ابراز می کند، در این گونه تیک ها علاوه بر تکان های عضلات، سیستم صوتی نیز(مانند صاف کردن گلو، خرخر کردن و بالا کشیدن بینی و …) درگیر می شود.
تیک هایی که به تازگی آغاز شدهاند، اغلب نیاز به درمان ندارند.
توصیه مناسب به والدین و اطرافیان کودک مبتلا به تیک این است که توجهی به تیک ها نداشته باشند، زیرا تمرکز روی تیک، باعث تشدید آن می شود.
اکثر تیک هایی که تازه آغاز شدهاند، مسیر محدود و گذرایی دارند و به سمت اختلال جدی تری پیش نمی روند و حداکثر طی دورههای استرس آور عود می کنند. معدودی از تیک ها بیشتر از یک سال طول می کشند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:37 عصر )
کاری بهتر است یا ترس از بی کاری؟
بررسی های جدید روی افرادی که دائما نگران از دست دادن شغل شان هستند نشان داده این افراد از نظر جسمی ضعیف تر و آسیب پذیرتر از سایرین هستند. جالب تر این که علایم افسردگی در این افراد بیشتر از کسانی که واقعا کارشان را از دست داده اند، وجود دارد. پژوهشگران دانشگاه میشیگان مطالعه ای بزرگ روی افرادی با ملیت های مختلف انجام داده اند. در این تحقیق بیش از 1700 فرد بالغ 25 سال به بالا از نظر سلامت جسمی و روانی و نیز در مورد احساس امنیت شغلی مورد سوال قرار گرفتند. در ابتدا این افراد به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول سوالات را یک بار در سال 1986 و سپس در سال 1989 جواب دادند. گروه دوم سوالات را در سالهای 1995 تا 2005 جواب دادند. نتایج این تحقیق نشان داد در هر دو گروه کسانی که ترس از دست دادن شغل شان را دارند شدیدا در معرض ابتلا به افسردگی هستند. جالب آن که افرادی که شغل شان را کاملا از دست دادند و پس از مصاحبه در جایی دیگر و در شغلی دیگر شروع به کار کردند از نظر روانی سالم تر بودند.
حتی در یکی از این گروه ها کسانی که نسبت به وضعیت شغلی خود احساس ناامنی می کردند، نسبت به افراد سیگاری یا مبتلا به فشارخون بالا بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های مختلف هستند. دکتر سارا بورگارد، استاد یک مرکز تحقیقاتی در آمریکا می گوید: "آثار سوء اشتغال ذهنی دائم با ترس از دست دادن کار به مراتب بیشتر از خود بی کاری است."
وی می گوید: "تحقیقات و مطالعات زیادی در مورد بی کاری صورت گرفته اما کمتر کسی به آثار مخرب نگرانی از بی کاری پرداخته است، حال آن که با توجه به شیوه ی اخراج ها و تغییر شکل و رویه در بیشتر صنایع و کم شدن طول عمر اشتغال، بیشتر مسایل و مشکلات به علت احساس نگرانی ناشی از نداشتن امنیت شغلی است." در این بررسی برای محاسبه میزان نگرانی افراد سوالی مطرح شد که اگر در این کار بمانی چه قدر ممکن است تا دو سال دیگر هم در همین شغل باشی؟ 18 درصد از افراد اعلام کردند که نسبت به وضعیت کاری خود احساس نا امنی می کنند. همچنین 5 درصد در اولین برآورد و 3 درصد در دومین برآورد احساس نگرانی و دلواپسی از دست دادن کارشان را اعلام کردند. طبق آمار کارگران آمریکایی به دلیل درآمد خوب، بیمه درمانی و حقوق بازنشستگی کافی از کار خود رضایت دارند بنابراین تعجبآور نیست که حتی فکر از دست دادن شغل، خسارت های جسمی و روانی زیادی به بار بیاورد. دکتر بورگارد معتقد است در شرایط افزایش نا امنی شغلی، باید تلاشی آگاهانه برای زندگی کردن با شیوههای سالم صورت داد. مثلا به درست غذا خوردن عادت پیدا کرد، ورزش کرد، با دکتر در تماس بود و کلا از هر تکنولوژی جدیدی در زمینه کاهش استرس استفاده کرد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:37 عصر )
عوارض عصبانیت و روشهای کنترل آن
مشکلات جسمانی
وقتی عصبانیت طولانی می شود . تغییرات شیمیایی در بدن همچنان ادامه می یابد و موجب خستگی جسم می گردد و می تواند مشکلات متعددی برای سلامتی فرد به وجود آورد .
مشکلات کوتاه مدت عبارت اند از :
- سر درد
- دل درد
- بی خوابی ( مشکل به خواب رفتن یا بیدار شدن در طی شب )
- افزایش اضطراب و احساس نگرانی و تشویش
- صدمه دیدن در اثر درگیری ، یا انجام عملی مانند مشت زدن به دیوار یا پنجره
مشکلات دراز مدت عبارت اند از :
- سکته مغزی
- حمله قلبی
ابتلا به افسردگی که حتی احتمال دارد منتهی به تلاش برای خودکشی شود.
استفاده از نوشیدنی و سیگار برای آرام شدن و خلاص شدن از کلیه مشکلات به وجود آمده .
برخی از این شرایط می تواند باعث مرگ فرد شود ، اما در هر حال هر یک از آنها توانایی شاد بودن و سالم بودن را تحت تأثیر قرار می دهند .
هر روز اتفاقاتی رخ می دهند که موجب عصبانیت ما می شوند، بنابراین از عصبی شدن نمی توان اجتناب کرد ، اما می توان راه هایی را برای بروز آن به شیوه های صحیح برگزید . به یاد داشته باشید که بدرفتاری با خود یا دیگری به هیچ وجه برخورد مناسبی نیست . مواردی مؤثر است که به حل مشکل کمک می کند یا برخورد صحیح با عصبانیت را ایجاد می نماید . روش مقابله یا عصبانیت تنها به انتخاب شما بستگی دارد و دیگران هرگز مقصر نیستند .
سه روش که ممکن است به برخورد مؤثر با عصبانیت کمک کند
1- عصبی شدن
قبول داشته باشید که این حس طبیعی است ؛ زیرا معتقدید که رفتار مناسبی با شما صورت نگرفته است یا به همین طریق تهدید شده اید .
2- بررسی علت واقعی عصبانیت
چه کسی ، چرا یا چه چیزی موجب عصبی شدن شما شده است . اولین باری که دچار این حس شده اید به خاطر آورید. آیا به خاطر ترس از چیزی بوده یا احساساتتان جریحه دار شده است ؟
آیا علت عصبانیت شما تا اندازه ای به خاطر مسئله ای بوده که مدتها قبل اتفاق افتاده است ؟ ( مثلاٌ در کودکی )
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:37 عصر )
آرامش ذهنی
هر که هستید و هر کجا زندگی می کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید.
اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد، بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیزسرایت خواهد کرد. به خاطر داشته باشید برای رسیدن به این وضعیت، لازم است برخی قابلیت های و یژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایجاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک می کند در این مسیر گام بردارید:
1) یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنا که به هر مسئله ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا در فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها می پردازید، در واقع همیشه بار اضافه ای را با خود حمل می کنید که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس درشما می گردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می کند که با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.
2) به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.
اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام خواهید برداشت.
3) مثبت اندیش باشید.
اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می تواند بی فایده و بی ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.
4) نسبت به انتظارات و برنامه ریزی های خود واقع بین و منطقی باشید.
توانایی های خود را در موقعیت های خاص بشناسید و نسبت به عدم توانایی ها و ضعف های خود واقع بین باشید. هرچقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:37 عصر )
آیا شما هم عصبانی می شوید ؟
عصبانیت از احساسات طبیعی انسان است که همه ی ما آن را تجربه کرده ایم . با این همه افراد زیادی عصبانیت را حسی بد یا منفی تلقی می کنند که مانع از بیان احساسات به روشی طبیعی و مؤثر می گردد. مقاله حاضر به بررسی این حس و شیوه به کارگیری آن ، به طریق مؤثر در زندگی می پردازد.
عصبانیت چیست ؟
عصبانیت یک حس طبیعی است درست مانند شادی ، غم و اندوه . احساسات زمانی بروز می کنند که اتفاقی برای فرد رخ دهد . عصبانیت وقتی بروز می کند که فرد احساس کند مثلاً با او به درستی رفتار نشده است . با بروز این حس ، بدن مقدار زیادی از ترکیبات شیمیایی را که موجب تغییر نحوه ی کارکرد بدن می گردند آزاد می نماید . این تغییرات عبارت اند از :
تلمبه زدن سریعتر قلب
نفس نفس زدن
بالا رفتن دمای بدن
لرزیدن
این تغییرات ، بدن را آماده ی درگیری یا فرار از موقعیت به وجود آمده می کنند و قدرت و هوشیاری را آنقدر بالا می برند که می توان با گریختن یا ایستادن برای درگیری ، به جهت دفاع از حق و امنیت فردی از خود محافظت کرد . کاری که مردم در گذشته انجام می دادند . در حال حاضر وقتی کاری درست انجام نگیرد هنوز همان تغییرات فیزیکی وجود دارند اما در بیشتر اوقات این وضعیت طوری نیست که بتوان درگیری فیزیکی پیدا کرد یا گریخت . بنابراین تغییرات فوق همچنان وجود خواهند داشت و برای خلاص شدن از آنها راه آسانی وجود ندارد .
عصبانیت رابطه نزدیکی با سایر احساسات از جمله ترس ، ناراحتی ، یأس و ناامیدی دارد اما گاهی ، تنها احساسی است که فرد برای نشان دادن هیجانات خود انتخاب می کند .
گاهی اوقات حتی نمی توان آن را از سایر احساسات تمیز داد . برای مثال یک یخ شناور را تصور کنید . روی آب بخش کوچکی از یخ وجود دارد که می توان آن را حس عصبانیت تلقی کرد . نصف بیشتر یخ در زیر آب قرار دارد که حاکی از سایر احساسات مرتبط با عصبانیت مانند ترس ، نارحتی ، شرمندگی و غم می باشد .
زمانی که عصبانی شدید ، مکث کنید و از خود این سؤالات را بپرسید : واقعاً چرا عصبانی هستم؟ آیا به خاطر ترسیدن از چیزی است ؟ آیا احساس می کنم برخورد نامناسبی با من صورت گرفته است ؟ آیا مسئله ای احساساتم را جریحه دار کرده است ؟ آیا احساس می کنم به من و خواسته هایم بی احترامی شده است ؟ آیا این عصبانیت ، من را به یاد تجربه ناراحت کننده ای می اندازد ؟ آیا از عصبانی شدن هراس دارم ؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:37 عصر )
اصول تفکر سیستمی
فکر سیستمی ، بسیار کاربردی بوده و نگرش انسان را نسبت به موضوعات تغییر می دهد . این تغییر نگرش و زاویه دید باعث می شود که نتایج متفاوت تری را به دست آوریم .
تفکر سیستمی یعنی دیدن موضوعات در غالب یک سیستم ...
به طور خلاصه سیستم به مجموعه ای از جزء هایی گفته می شود که با تعامل یکدیگر یک کل را بوجود می آورند . و کل بدون هر جزء ناقص است . هر سیستم شامل ورودی ، خروجی ، پردازش و بازخورد می باشد .
در آینده بیشتر درباره این مطلب صحبت خواهم کرد .
اما مقاله :
تفکر ترکیبی :
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:36 عصر )
خودباوری زمینه خودیاروی است
طلیعه
هر گاه از افراد اندیشمند، مخترع و حتی یک کارگر موفق سؤال شود که چگونه به این مدارج رسیدید، پاسخ همواره یک چیز و آن باور خویشتن است. عوامل متعددی در ایجاد این حالت در نهاد آدمی مؤثرند. انسانی که خودباور نشده است، همه چیز و همه کس را مقصر میداند و خویش را مبّرا و مظلوم. اکنون چهل نکته در خصوص خودباوری زمینه خودیاوری است، بیان میکنیم:
1
معرفت از ابواب بزرگ الاهی است که از خویشتن، پیرامون، فراسو و ابعاد نادیدنی در آن صحبت میشود و معرفت خویش را به اَنفَعُ المَعارف1 تعبیر کردهاند. ظریفی میگفت: از مواردی که بعضی افراد ژرف کاو و اندیشهورز گاهی ناخودآگاه بیان میکنند، این است که شما سخن مرا درک نمیکنی. گاهی فرد زاویهای از ژرفنگری دارد که دست یافتن به آن، بسیار مشکل است.
2
مساحت فکر یک فرد، گاهی به حدی در افق، عمق، عرض و طول رشد یافته که گاه سخنان او را کامل درک نمیکنند. معمولاً تکه کلامهای افراد باورمند و روشمند اینهاست: مرا درک نمیکنی؛ مقصود من این نیست؛ بسیار سطحی است؛ مقوله چند لایهای است و... .
3
چگونه به این ساحتها قدم بگذاریم و ما نیز از این مساحتهای کوچک، به ساحتهای عمیق و دقیق برسیم. بودا میگوید:2 ای انسان! خود، پناه خویشتن باش؛ یعنی در این عالم شدن را باید از خود آغاز کنی و هر چه شناخت تو به خویشتن خویش بیشتر شود، خود بهتر میتوانی پناهگاه علمی، مَأمِن روحی، آسایش روانی، آرامش درونی و شادی جاودانه را برای خویش رقم بزنی.
4
وقتی از حکیم متألهی پرسیدند: چگونه به دو درجه سنگین دانش زاینده و درون زلال دست یافتی؟
فرمود: به دو چیز به این دو رسیدم؛
یکی غنیمت شماری لحظهها و فرصتها برای گرفتن، شدن و بالندگی و دیگری نگهبان دل خود بودن.
باور داشتم که این دو دریچه، مرا به سعادت دو جهان خواهند رساند.
5
باور خویشتن، آدمی را به خدای نزدیکتر میکند؛ زیرا از نعمتها و مواهبی که خداوند در درون ما به ودیعه نهاده، بهتر استفاده میکنیم و این یعنی سپاس در برابر نعمتهای معبود. دانشمندان عقیده دارند که آدمی به هر اندازه نیز مدارج علمی، تحقیقاتی، کشفیات و ابتکارات را در طول عمر خویش تجربه کند، باز هم در دم مرگ، تنها حدود 3تا6 درصد از توانمندیهای خود را از قوه به فعل در آورده است و حدود 94تا97 درصد از ظرفیتهایی را دست نخورده به عالم دیگر میبرد.
6
تحقیق در زندگی انسانهای جاویدانی که خویش را باور کردند و یاور خویشتن گردیدند، مانند انیشتین، لئونارد داوینچی، ادیسون، موتزارت(موتسارت)، گوگن و... ثابت میکند که اینان نیز بین 4تا6 درصد از استعدادهای خویش را به کار بستهاند.
7
عدم باور به توانمندی، نوعی حصار چینی و غصهگزینی است و این حصار، بسیار خطرناک است؛ حصاری است که شما را از موفقیت جدا میکند؛ زیرا
موفقیت = باورمندی + حرکت3
8
فراموش نکنیم که عمر کوتاه است، دنیا فرصت است و هر کس دنیای خود را دارد تا فرصتهایش را معنا دهد، زنده کند، بجوید و اجازه ندهد فرصتهایش را غفلتها از بین ببرند. شاید جالب باشد که بدانید محوریت استعداد، هوش و توان ذهنی، همیشه اولویت غالب نیستند. بسیاری از افراد موفق، پشتکار مدارها بودهاند و نه با استعدادها؛ به شرطی که اسیر چرخه تمام نشدنی منفیبافی و تسلیم نشوند.
9
آیا قصه سفیدبرفی و هفت کوتوله را مطالعه کردهاید؟4 مطلب زیر را بخوانید هم نکته قصه و هم تحلیل در آن نهفته است.
اولاً این قصه را وقتی والت دیسنی به فیلم تبدیل کرد، از موفقیت عجیبی برخوردار شد؛ حتی در مین شکاکیون و مشکلپسندان.
با این که این فیلم برای بچهها ساخته شده بود، اما بزرگسالان تمام سالنهای سینما را اشغال میکردند؛ زیرا حکایت آن از افسانههای قدیم ایرانیان، هندوستان و مصر گرفته شده بود و بر روی این حقیقت پایهگذاری شده بود که افکار منفی را باید گسیخت؛ خواه از درون ما باشند یا از محیط پیرامون.
10
سفید برفی، شاهزاده خانم کوچولو، زن بابای بدجنسی داشت که به او حسادت میکرد. این شخصیت در داستانهای دیگر هم ظاهر میشود و زن باباهایی وجود دارند که از مادر نیز بیشتر دوستدار فرزند خوانده میشوند؛ اما تقریباً همه ما نیز زنبابایی از نوع ظالم آن در درون خویشتن داریم. برای ما زنبابای ظالم، همان طرز فکر منفی است که ما در شعور باطن خود شکل دادهایم و همان گونه که زن بابای بدجنس از روی حسادت، فرزند خوانده خود را لباس ژنده میپوشاند و در محرومیت نگاه میدارد، تمام افکار منفی و ستمگرانه روی ما همان اثر را به جای میگذارد.
11
جالب است بدانیم که وقتی یک فکر منفی شکل میگیرد، به سرعت در چهره ما نقاشی میشود؛ یعنی همان گونه که در چشمان افراد میتوان آیات صداقت کلام یا شیطنت را به وضوح مشاهده کرد، یک فکر منفی نیز به سرعت چهره، روان و روح ما را در بر میگیرد، فراگیر میشود و بر جسم ما اثر میگذارد.
12
یک فکر منفی، عاقبت تبدیل به یک ذهنیت میشود و سپس بدبینی را شدت میبخشد و حرکت، استواری و امید را مختل میکند و آدمی اسیر ذهنیتهای متواتر و مخرب میشود و اگر به این وضع عادت کند، از حرکت باز میماند و برکت را نخواهد چشید.
13
همان گونه که نامادری سفید برفی هر روز از آینهای مخصوص درباره بهتر بودن خویش یا سفیدبرفی میپرسد و آینه پاسخ میدهد تا سفید برفی زنده است، از تو بهتر است و او تصمیم میگیرد سفید برفی را در اعماق تاریکیهای جنگل رها کند و از بین ببرد تا پس از حذف او، خودش بهترین باشد، افکار منفی نیز گاهی ما را به اعماق جنگلهای از خود بیگانگی و بدبختی میکشانند و دریچههای توهم را به روی ما میگشایند و احساس یأس،، نومیدی و ناتوانی را القا میکنند؛ ولی باید مقاوم بود و خویش را باور کرد تا خویشتن را یاوری نمود و آنگاه به داوری نشست که کدام بهتر است؛ نومیدی یا امید و خودباوری یا از خود بیگانگی.
14
بالاخره سفیدبرفی را حیوانات مهربان جنگل - خرگوشها، گوزنها، پرندگان و سنجابها - در بر میگیرند و او داستانش را باز میگوید و آنها او را یاری میکنند و به کلبهای میبرند. این مهرورزان جنگلی، نمادهای پیرامون یاری کننده و همچنین الهامات قلبی و محرکهای درونی ما هستند که همیشه آمادهاند به کمک ما بیایند تاما را از اعماق جنگلهای یأس، وهم و ناباوری برهانند و به کلبه آرامش، امید و حرکت رهنمون کنند.
15
در کلبهای که او را میبرند، کلبه هفت آدم کوچولو وجود دارد و سفیدبرفی به همراه حیوانات، کلبه آشفته را مرتب و منظم میکنند تا این که هفت کوتوله میآیند و از او تشکر میکنند و به او قول کمک میدهند.
اولاً هفت، نماد عدد مقدسی است وشاید دور و بر ما از این هفتهای مقدس زیاد باشد که به صورت یک نماد آمده است؛ مثل هفت آسمان، هفت شهر عشق، هفت الفبای محبت و... که در اشعار و نثرهای عرفا و حتی قرآن کریم آمده است.
ثانیاً هفت کوتوله، مظهر نیروهای پشتیبانی هستند که همیشه گرداگرد ما هستند و بسیاری از ما، این نیروها را یا نمیبینیم یا میبینیم و باور نمیکنیم یا میدانیم هستند و تشخیص نمیدهیم یا ساده میانگاریم.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:36 عصر )
مدیریت استرس
فرهنگ سازمانی، مسائل مختلفی برای افراد گوناگون به همراه آورده است. مهمترین مسئله همان موضوعی است که ما تحت عنوان «استرس» میشناسیم. درواقع، واژه استرس به اندازه واژههایی همچون سیدی، غذاهای آماده و تلفن همراه رایج شده است. البته برای آنانی که در کنترل مسائل روزمره خود دچار مشکل جدی هستند، واژه استرس مفهومی فراتر از معنای معمول دارد. از نظر آنها استرس یعنی «درد».
علائم رفتاری و جسمانی استرس
sفشار باعث انگیزش، تحریک و نیرومندی میشود اما هنگامیکه فشار فراتر از توانایی فرد باشد، او را دچار استرس میکند. وقتی علائم رفتاری مندرج در جدول زیر نمایان میشوند، فرد در مرز فشار و استرس قرار گرفته است.
شناسایی ریشههای استرس در کار
وقتی فردی متوجه میشود که به خوبی از عهده فشارهای روزمره برنمیآید، گام بعدی در فرآیند شناخت ریشهها و منابع استرس در کار برداشته شده است. وقتی این کار انجام شد، آنگاه میتوان یک طرح اقدام تدوین کرد تا فرد آثار مخرب این فشار را کاهش داده یا حتی از میان ببرد. جدول دوم مؤید فشارهای روزمره است که افراد را هنگام کار آزار میدهد. البته باید مشکلات مهمی دیگری را نیز به موارد ذکر شده افزود مانند نحوه کنار آمدن با اخراج یا نحوه تطابق با فرهنگ سازمانی.
استرس فردی: کنترل فشارهای روزمره
مدیریت زمان. از میان تمامی فشارهایی که مدیران تحمل میکنند، استرسآورترین آنها عدم مدیریت زمان است. اتلافکنندگان زمان در طبقهبندیهای گوناگونی قرار میگیرند و درنتیجه حل این مشکل را نیازمند راههای مختلفی میکنند.
پشتگوشاندازها
افرادی که در این طبقه قرار میگیرند، به جای عمل کردن ترجیح میدهند بیشتر فکر کنند. پشتگوش انداختن ریشه در بیحوصلگی، عدم اعتماد و بیمیلی به کار دارد. این افراد میتوانند با پیروی از نکات زیر، زمان خود را به شکل بهتری مدیریت نمایند:
• تقسیم وظایف مهم به چند وظیفه کوچک
• تهیه فهرستی از تمامی کارهایی که باید در مدت زمانی کوتاه (مثلاً تا هفته آینده) یا در بلندمدت انجام دهید.
• وقتی زمان کاری خود را برنامهریزی میکنید، تلاش کنید میان کارهای عادی و کارهایی که جذابیت بیشتری دارند، توازن برقرار سازید.
• بپذیرید که خطر اجتنابناپذیر است و هرگز هیچ تصمیمی بر مبنای اطلاعات کامل اتخاذ نمیشود.
کسانی که میل چندانی به واگذاری مسئولیتها ندارند
افرادی که در این گروه قرار میگیرند، زمان قابل توجهی را برای انجام دادن کارهایی تلف میکنند که دیگران به شکلی اثربخشتر و با صرف زمان کمتری انجام میدهند. آنها باید موارد زیر را در نظر بگیرند:
• واگذاری به معنای سلب مسئولیت نیست.
• همیشه زمانی را به تشریح دقیق آنچه مورد نیاز است اختصاص دهید.
کسانی که مسئولیتهای خود را به شکلی ضعیف واگذار میکنند، افرادی هستند که در برقراری ارتباط نیز ضعیفند. به همین دلیل است که آنها از دیدن تلاشهای دیگران دچار سرخوردگی میشوند.
• وقتی مسئولیتی واگذار شد، فرد باید به دقت آن را انجام دهد.
• از انجام کارهای غیرضرور که در جهت تحقق اهدافتان نیست یا دیگران میتوانند انجام دهند اجتناب نمایید. یاد بگیرید که به شکلی مؤدبانه «نه» بگویید.
افراد نامنظم
افرادی که در این طبقه قرار میگیرند معمولاً کسانی هستند که حجم زیادی کاغذ و کارهای انجام نشده، روی میزشان دیده میشود. افراد نامنظم غالباً در جلسات دیر حاضر شده یا اصلاً در آنها شرکت نمیکنند. این افراد فکر میکنند که مشکلات آنها بیشتر ناشی از حجم زیاد کار است نه بر اثر عدم سازماندهی منظم امور.
آنها باید:
• قبل از عمل کردن، به خوبی برنامهریزی نمایند
• در آغاز هر روز، فهرستی از آنچه باید انجام دهند تهیه و هر روز بعدازظهر آن را مرور کنند.
• کاری را انتخاب کرده و آنها را به اتمام برسانند.
• قبل از تلفن زدن خوب فکر کنند و فهرستی از تمامی اطلاعاتی که قصد دارند از طریق آن تلفن به دست آورند، تهیه نمایند.
• مدت انجام دادن هر کاری را برای خود مشخص کنند.
• وقتی جلسهای میگذارند، زمان دقیق شروع و خاتمه آن را مشخص کنند.
قارچها
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:36 عصر )
مهارتهای غلبه بر تنبلی
شاید شما هم از آن دسته آدم هایی باشید که هر ازگاهی بدتان نیاید که بتوانید چند کیلو حوصله از مغازه ای بخرید تا بتوانید کاری را که مدتها است قصد انجام آن را دارید و هر روز به تعویق می اندازید بالاخره انجام داده و به اتمام برسانید. ولی بدانید که حوصله در دکان هیچ عطاری پیدا نمی شود و در واقع شما دچار عارضه تنبلی شده اید!
شاید برای انجام کاری خاص با شور و انرژی زیای مشغول به کار شوید و به انجام برسانید و برعکس کار دیگری را با آنکه به نظرتان خیلی مهم است به تعویق بیاندازید. یا گاهی این اتفاق در زمان های خاصی برای شما روی دهد. پس بهتر است به علل تنبلی خود توجه و آن را برطرف کنید تا به یک فرد موفق و کارآمد تبدیل شوید.
علل تنبلی
ذهنیت اشخاص و افکار و طرز تلقی آنها درباره مفهوم، یکی از علل عمده تنبلی است. از این مجال به طور اختصار به چند مورد از علل تنبلی می پردازیم:
1- برای انجام کار، انگیزه مقدم است یا عمل؟ اگر انگیزه را انتخاب کردید فرد تنبلی هستید - البته در مورد همان کار - اغلب اوقات افراد باهوش و موفق انجام کار را بر انگیزه مقدم می دانند؛ مطمئن هستید اگر شروع به کار کنند یعنی قدم اول را برداشتند قدم های بعدی راحت تر برداشته می شود.
2- آیا فکر می کنید آدم های موفق همیشه با اعتماد به نفس بالا و اطمینان خاطر و به آسانی از پس کارهایشان برمی آیند؟ این تفکر غیرواقع بینانه است. اشخاصی که معتقدند زندگی افراد پرکار بدون دغدغه است و هیچ مانعی سر راهشان نیست و فکر می کنند خودشان مشکل دارند و با روبرو شدن با موانع خیلی زود دلسرد می شوند . در صورتی که افراد موفق و پرکار می دانند که برای رسیدن به هدف مورد نظر باید تلاش کنند و آمادگی مواجهه با موانع و پذیرش آن را نیز دارند.
3- ترس از شکست نیز یکی از عوامل مهم مسامحه در کار است. اصولا افراد مسامحه کار موفقیت را بیش از اندازه مهم می دانند. به عبارتی عزت نفس خودشان را با موفقیتشان می سنجند و از اینکه شکست بخورند می ترسند و در نتیجه به جای آنکه به آن کار اقدام کنند از آن فرار می کنند.
4- کمال طلبی هم از آن نیازهایی است که اگر برداشت درست از آن نشود ضربه زیادی به فرد می زند. داشتن اهداف متعالی و معیارهای بالا پسندیده است ولی این که باید همیشه همه کارهایمان عالی باشد، فشار روانی خیلی زیادی به فرد وارد می آورد. بعد از تلاش های بسیار و پی در پی، بی انگیزگی و وقت تلف کردن در وسط کار سراغ فرد می آید.
پنج نسخه برای تنبل ها
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:36 عصر )
مشکلات را برداریم!
« پائولو کوئلیو » در خاطرهای از یک خبرنگار در رابطه با « ژان کوکتو » - دانشمند فرانسوی - مینویسد:
خبرنگاری برایم تعریف میکرد: روزی به منزل ژان کوکتو رفتم خانهی او در حقیقت کوهی از قاب عکس، نقاشیهای هنرمندان مشهور و کتاب بود.
ژان کوکتو همه چیز را نگه میداشت و علاقهی زیادی به هر یک از آن اشیا داشت. در یک مصاحبه از ژان کوکتو پرسیدم: «اگر مشکلی پیش بیاید چه میکنید؟ »
کوکتو پرسید: « مثلا چی؟ »
گفتم: « مثلا اگر همین حالا این خانه آتش بگیرد و فقط مجبور باشید که یک چیز را با خودتان ببرید: کدام یک از این چیزها را انتخاب میکردید؟ »
ژان کوکتو قدری مکث کرد و گفت: « آتش را انتخاب میکردم! »
ملاحظه میکنید! باید مانند: «ژان کوکتو» هنگام حضور مشکل به جای دست پاچه شدن ونگران بودن اول مشکل را تحلیل و بیدرنگ آن را حل کرد!
مشکلی نیست که آسان نشود
مرد خواهد که هراسان نشود
خداوند در سورهی انعام آیه 59 میفرماید:
« و ما تسقط من ورقه الا یعلمها »
« هیچ برگی از درخت نمیافتد، مگر به اذن او ».
با درک این مهم و این که تمامی امور ما زیر نگاه عمیق خداوند جاریست، نگاهی به مشکلات خود می اندازیم:
مشکلاتی که فرآیند آن رنج میباشد از دو راه بر ما حادث میگردند:
- انتخاب خداوند!
- انتخاب خودمان!
اما انتخاب خداوند یعنی چه؟ باید بدانیم ما به این دنیا آمدهایم برای آزمایش نه برای آسایش! اما بفهمیم فرق فاحش آسایش را با آرامش!
آزمایش الهی چیست؟
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فروید ( دوشنبه 89/6/15 :: ساعت 5:36 عصر )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.